🔴 #لبخند بر لب مردم
#بنشانید؛ از
#نان شب
#واجبتر است؛
🔻 #امید را در دل مردم
#زنده نگه دارید...
#فریننیوز @farinnews🔹 #مهرداد_حمزه، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت:
✅ اینروزها، حال و روز جامعه خیلی خوب نیست! مردم دل و دماغ هیچ کاری را ندارند. انگار که گرد ناامیدی در جامعه پاشیدهاند!
در هر محفلی که وارد میشوی، حرفهایی میشنوی که نه توان پاسخ گفتن است و نه میتوان بیتفاوت از کنار آن عبور کرد! تازه وقتی که میفهمند شغلت خبرنگاری است، نگاه همه به تو خیره میشود! انگار منتظرند تا کلامی، خبری، حرفی، مطلب تازهای از تو بشنوند، شاید قدری از این همه استرس، ناامیدی و ترس از آینده فارغ شوند و چقدر خجالت خواهی کشید وقتی که هیچ حرف تازه و امیدوار کنندهای برای آنها نداری!
✅ هنوز داغ برجامانده از زلزله و سقوط هواپیما و... تازه است که بالارفتن نرخ دلار و سکه و گرانیهای ناشی از این دو همچون آواری بر سر مردم خراب شده است. هنوز با این مصیبت جدید کنار نیامدهاند که هر روز زخمی دیگر از این جامعه طوفانزده سر باز میکند!
✅ یک روز نالههای مادری برای اعدام پسرش در جان مردم مینشیند، فردا روز تصویر کتکزدن دختر جوانی دست به دست میچرخد. یکی نگران جنگ است، یکی از فراری شدن متهم سخن میگوید، دیگری از اختلاسهای جدید حرف میزند و در این میان دغدغه کوچ به فضای مجازی داخلی و فیلتر تلگرام هم از نان شب مردم مهمتر شده است!
✅ آری، اینجا ایران است! سرزمینی که همیشه شادی را به دیگران هدیه داده، حالا غرق در غم و اندوه و ناامیدی. سرزمینی که مردمانش همیشه برای آزاد زیستن در آن و فرار از قرار گرفتن زیر یوغ بیگانگان جنگیدند. از داستانهای شاهنامه بگیر تا هشت سال دفاع مقدس. از کاوه آهنگر و رستم و سهراب و سیاوش و آرش کمانگیر بگیر تا امیرکبیر و مصدق تا باکری و همت و باقری تا همین سربازهایی که هر روز در شرق و غرب این مرز و بوم شهید میشوند، همه و همه ایستادند تا مردم سرزمینشان استقلال و آزادی داشته باشند و امید در میان آنان از بین نروند.
✅ برای شاد بودن این ملت، برای زیستن آنها در آرامش، برای احساس امنیت ایرانیان و برای اینکه پیر و جوان، زن و مرد این مملکت بتوانند سر بالا بگیرند و به ایرانی بودن خود افتخار کنند، چه رنجها که کشیده نشد و چه خونها که ریخته نشد، اما بهراستی چرا امروز در این نقطه ایستادهایم!؟
✅ امروز پس از عبور از هزاران گذر تاریخی و فراز و فرودهای بسیار، انگار هنوز نمیخواهیم به تجربههای گذشته خود اعتماد کنیم و گاهی انگار بدمان نمیآید برخی از تجربههای تلخ گذشته را دوباره تکرار کنیم!
نمیدانم چه بر سرمان آمده است که گاهی دوباره دردهایمان از همان زخمهایی آغاز میشود که سالها زمان برد تا فهمیدم کدام مرهم درمان آن زخم است و برای خوب شدنش هزینههای بسیار کردیم. انگار به آن دردها عادت کرده و گاهی برای دوباره درد کشیدن بهانه میگیریم!
✅ این روزها به صورت مردم که نگاه کنی، انگار زرد پوستی ما بیش از هر زمان دیگری رخ مینماید. تیکهای عصبیمان دو چندان شده است و شاید دلیل خیلی از بیماریها تنها غمباد باشد، بیآنکه ما خود بر آن واقف باشیم!
نمیدانم چه آیندهای در انتظارمان است و گاهی حتا نمیخواهم به آن فکر کنم اما خوب میدانم اگر همین اندک امید مانده در دلهای مردم هم خشک شود، دیگر هیچ درمانی برای این جامعه خشکیده از امید نخواهد بود.
✅ این روزها که جو راهاندازی کمپین و پویش و... بسیار است احساس میکنم فارغ از تمام نگاههای سیاسی، فارغ از اینکه چهکسی، در چه جایگاهی و با چه هدفی حرف میزند باید به یک جنبش اجتماعی بزرگ برای بازآفرینی امید در میان مردم فکر کرد.
هرچه را میخواهید فیلتر کنید، هرچه فریاد دارید بزنید، هر چه دعوای سیاسی دارید، بکنید، اما تو را به خدا، امید مردم را ناامید نکنید.
✅ بگذارید نماینده مردم دنبال دختر خوشگلا باشد! بگذارید متهم آزاد بچرخد! بگذارید زندانی خاص در اعتصاب غذای کامل باشد، آن یکی هم هرجا دلش خواست بست بنشیند! بگذارید دست وزیر رو دکمه فیلترینگ برود! بگذارید هیچ کلیدی قفلی را باز نکند! بگذارید برجام بیفرجام باشد! اما لبخند را به لبهای مردم باز گردانید و امید را از آنها نگیرید که هیچ انسانی بدون امید زیستن نتواند.
✅ امروز نشاندن لبخند بر لبان مردم و زنده نگهداشتن امید در دلهای آنان از نان شب واجبتر است.
لطفاً مردم را دریابید. همین.
https://t.me/joinchat/AAAAADy_6ehyd92quOfmFw