فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان

#نقطه_صفر_مرزی
Канал
Логотип телеграм канала فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان
@farhang_paydariПродвигать
76
подписчиков
103
фото
93
видео
196
ссылок
فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی __________________ 🔰 ارتباط با ادمین: @farhang_paydari1 . اینستاگرام: instagram.com/farhang_paydari . آپارات: aparat.com/farhang_paydari .
🔰معرفی کتاب #نقطه_صفر_مرزی، نوشته محمدتقی عزیزیان؛


🔸محمدتقی عزیزیان شاعر و نویسنده‌ی لرستانی این بار به جمع‌آوری و نگارش خاطرات رزمنده‌ "قباد اصل مرز" پرداخته است.
رزمنده‌ی لرتبار متولد عباسی‌آباد دره‌شهر از توابع استان ایلام که روزها و ماه‌های زندگی‌اش را در جبهه‌های جنگ سپری کرد و با مجروحیت به یادگار مانده از این دوران این بار در سنگر مکتوب‌کردن خاطرات ارزش‌مند گنجینه‌ی دفاع مقدس می‌جنگد.
کتاب با خاطرات "عباس" اصل مرز_ پدر قباد اصل مرز از مبارزه با ماموران رضاخان و اسارت در زندان قلعه‌ی فلک‌الافلاک در آستانه‌ی اعدام تا مهاجرت با خاندانش به دره‌شهر ایلام آغاز می‌شود. در ادامه به ذکر خاطرات کودکی قباد اصل مرز و رفتن به مدرسه تا شروع کارگری‌اش در زمین‌های کشاورزی می‌پردازد. شرکت در راهپیمایی‌های مردمی علیه حکومت پهلوی خواب از چشم‌های قباد می‌گیرد و در چشم‌به هم زدنی انقلاب به پیروزی می‌رسد. هنوز از پیروزی انقلاب فارغ نشده که حمله‌ی هوایی عراق به شهرهای مرزی ایران از جمله ایلام شیرینی خرید دفتر و کتاب سال جدید تحصیلی را به کام‌ش تلخ می‌کند.
خاطرات قباد اصل مرز از راضی کردن مادر، دل‌تنگی برای آغوش پدر در اولین شب‌های دوران آموزشی، شرکت در عملیات‌ها، شهادت هم‌رزم‌هایش، مجروحیت و بستری در بیمارستان، بازگشت به جبهه و پیوستن به لشکر ۵۷ ابوالفضل(ع) و دیگر خاطرات قباد اصل مرز در ۲۳۴ صفحه به انضمام تصاویر راوی را می‌توانید در کتاب "نقطه صفر مرزی" تولید دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان وابسته به حوزه هنری بخوانید. این کتاب سال ۹۹ در ۱۲۵۰ نسخه به چاپ رسیده است.

🔹بخشی از متن کتاب:
"رسیدن به خیر گفتم و پرسیدم: از دره شهر چه خبر؟
گفت: الحمدلله. یکی از شما اصل‌مرزها فوت کرده بود.
هری دلم ریخت. نگران شدم. دوربین را از چشمم گرفتم و روی سینه آویزانش کردم. پریشان از سنگر پایین آمدم. زل زدم به چشم‌های آبانگاه و پرسیدم: اسمش چی بود؟
آبانگاه از اینکه خبر تلخی آورده بود پشیمان شد، اما مجبور شد ادامه بدهد: امروز که می‌آمدم، اطلاعیه‌ای به دیوار مسجد چسبانده بودند. نزدیک شدم و اطلاعیه‌ را خواندم. مراسم چهلمش بود که عصری در مسجد برگزار می‌شد. نامش عباس بود؛ آره عباس اصل‌مرز.
زانوهایم شل شد. انگار دیواری بودم و زیرم را خالی کردند."

#نقطه_صفر_مرزی
#قباد_اصل_مرز
#محمدتقی_عزیزیان
#کتاب
#تازه_های_نشر
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری_لرستان
#سوره_مهر

🆔 @farhang_paydari
🔰 همراه با یک رزمنده در نقطه صفر مرزی

🔸کتاب «نقطه صفر مرزی» خاطرات رزمنده قباد اصل‌‌مرز از رزمندگان لرستانی هشت سال جنگ تحمیلی، به کوشش محمدتقی عزیزیان توسط سوره مهر منتشر شد.

به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، خاطرات قباد اصل‌مرز، با گریزی که به گذشته می‌زند، به چند بخش تقسیم می‌شود.
ابتدا به خاطرات مبارزه مرحوم پدرشان عباس اصل‌مرز پرداخته می‌شود که برهه‌ای از تاریخ پهلوی پدر و بخشی از تاریخ پهلوی پسر را در برمی‌گیرد.

بخش دوم خاطرات مربوط به حضور خود قباد اصل‌مرز در فعالیت‌های انقلابی گرچه در سن و سال کودکی.

بخش سوم خاطرات دوران دفاع مقدس را در بردارد که نقش او را در کنار روایت تاریخ سرزمینش تبیین می‌کند؛ موضوع اصلی کتاب «نقطه صفر مرزی» همین بخش است.

🔻در بخشی از این کتاب آمده است: «چند دقیقه‌‏ای از ۶ صبح گذشته بود که پاتک عراق شروع شد؛ قیامتی که آن سرش ناپیدا بود. همان لحظه‏‌های اول از زمین و هوا گلوله می‏‌بارید. خمپاره ۶۰ زوزه‏‌کشان آمد و رفت توی پی‏‌ام‏‌پی خودی. یکی از بچه‌‏های روی پی‏‌ام‏‌پی در دم آتش گرفت. چند دقیقه شعله‏‌ای لرزان بود و بعد از آن جزغاله شد و تکه تکه با آتش بدنش ریخت دور و بر پی‌‏‌ام‏‌پی.
بچه‏‌ها از پی‏‌اش دویدند و بدنش را به خاک‌‏ها مالیدند، اما دیر شده و شهید شده بود. من و ایرج و مراد کرمی ایستاده بودیم. بغل‏ دستمان یکی از بچه‏‌های مشهد بود. دانشجو بود و به محض تعطیلی دانشگاه به خط آمده بود. ترکش کمانه کرد و یک‌راست خورد به جلوی سرش و قسمتی از پیشانی‏‌اش را کند و برد. دانشجو عین مرغ سربریده دور خودش چرخ می‏‌خورد و روی خاک‏‌ها بالا و پایین می‏‌پرید. من و ایرج و مراد خشکمان زده بود. زبانمان نمی‏‌چرخید. لام تا کام حرف نزدیم.»


#نقطه_صفر_مرزی
#قباد_اصل_مرز
#محمدتقی_عزیزیان
#سوره_مهر
#تاریخ_شفاهی
#دفاع_مقدس
#کتاب


🆔 @farhang_paydari