خلاصه جلسه چهارم مسائل اجتماعی
جان مشونیس- رویکرد نظری کارکردی ساختاری و نظریات مرتبط با آن
ارائه: مجید حیدری چروده
@Drcharvadehمشونیس اعتقاد دارد ما برای تحلیل و فهم مسائل اجتماعی نیاز به نظریه داریم. نظریه از دیدگاه او مجموعه ای از گزاره هاست که چرایی و چگونگی پیوند چند واقعیت به همدیگر را توضیح می دهد. البته اینکه چه نظریه ای را برای تحلیل و فهم واقعیت انتخاب می کنیم تحت تاثیر رویکرد نظری مورد علاقه ما و تصویری که هر رویکرد از جامعه و مسائل آن ارائه می دهد، قرار دارد.
در این جلسه رویکرد نظری کارکردی ساختاری و نظریات مرتبط با آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این ویکرد جامعه را نظامی از بخش ها یا همان نهادهای مرتبط با هم می می داند که هر یک برای برآورده ساختن یکی از نیازهای انسان شکل گرفته اند (نظیر اقتصاد، خانواده، سیاست، دین، آموزش).
مشونیس ذیل این رویکرد سه نظریه را مطرح می کند.
در وهله اول به نظریه¬ ی آُسیب شناسی اجتماعی می پردازد که با اقتباس از تشبیه جامعه به ارگانیسم زنده، به مساله به مثابه یک آسیب یا بیماری نگاه می کنند که منجر به اختلال در عمل طبیعی جامعه شده است. از دیدگاه این نظریه (و نمایندگانش نظیر اسپنسر) آسیب هایی نظیر فقر، پیامد فقدان توانایی و انضباط شخصی مردم برای کار است و داروینیسم اجتماعی ایجاب می کند جهت تضمین بقای اصلح، رقابت را آزاد گذاشته و از ارائه برنامه ههای رفاه اجتماعی به نفع آسیب دیدگان خودداری کنیم. این نظریه امروزه اگرچه در بین جامعه شناسان جایگاهی ندارد اما بسیاری از سیاستمداران چنین طرز فکری دارند.
نظریه دومی که
مشونیس ذیل رویکرد ساختاری کارکردی مطرح می کند نظریه اختلال اجتماعی است. بر اساس این نظریه، مساله در جایی ظهور می کند که جامعه بر اثر تغییرات سریع اجتماعی دچار نا بسامانی شود. تلاش هایی که جامعه شناسان مکتب شیکاگو در دهه 1920 و 1930 برای اصلاحات اجتماعی انجام دادند ذیل همین نظریه قابل تفسیر است.
نظریه سوم مساله اجتماعی را به مثابه یک کژکارکرد تلقی می کند. کژکارکردها، آثار منفی قصد نشده ای هستند که ممکن است به دنبال الگوهای اجتماعی ظاهر شوند. بر اساس این نظریه حتی ممکن است برخی واقعیت¬های تلخ اجتماعی دارای کارکردهای پنهان (مثبت) باشند نظیر بالارفتن آستانه تحمل مردم آمریکا پس از تجربه بحران اقتصادی.
مشونیس در بخش پایانی این رویکرد اظهار می دارد که جامعه شناسان امروزه به دو دلیل از رویکرد ساختاری کرکردی گریزان شده و وارد جرگه فعال گرایی اجتماعی شده¬اند: نخست احساس شرم از اتخاذ موضع بی طرفی که به نوعی دفاع از وضع موجود تلقی می شود و دوم به دلیل بی توجهی این رویکرد به مسائلی نظیر اختلافات طبقاتی، جنسیتی و نژادی که جامعه نسبت به آنها حساس است.
در جلسه آینده رویکرد تضاد اجتماعی اجتماعی قرار است مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد
نظریه سوم مساله اجتماعی را به مثابه یک کژکارکرد تلقی می کند. کژکارکردها، آثار منفی قصد نشده ای هستند که ممکن است به دنبال الگوهای اجتماعی ظاهر شوند. بر اساس این نظریه حتی ممکن است برخی واقعیت¬های تلخ اجتماعی دارای کارکردهای پنهان (مثبت) باشند نظیر بالارفتن آستانه تحمل مردم آمریکا پس از تجربه بحران اقتصادی.
مشونیس در بخش پایانی این رویکرد اظهار می دارد که جامعه شناسان امروزه به دو دلیل از رویکرد ساختاری کرکردی گریزان شده و وارد جرگه فعال گرایی اجتماعی شده¬اند: نخست احساس شرم از اتخاذ موضع بی طرفی که به نوعی دفاع از وضع موجود تلقی می شود و دوم به دلیل بی توجهی این رویکرد به مسائلی نظیر اختلافات طبقاتی، جنسیتی و نژادی که جامعه نسبت به آنها حساس است.
در جلسه آینده رویکرد تضاد اجتماعی اجتماعی قرار است مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد.
#مسائل_اجتماعی#جان_مشونیس