🔍. . . مجموعه ی آپارتمان هایی برای نیویورک یک مانیفست کمتر دیده ی شده است که توسط فرای اتو در سال 1959 طراحی شد. این پروژه امتدادی است بر علاقه طولانی مدت و البته کمتر مورد توجه قرار گرفته اتو برای طراحی مجدد سیاست های شهری در برخورد با مسئله ی دسترسی و مالکیت است. در این پروژه فرای اتو به یکی از چالش های ابدی ای که هر کلان شهر جهانی با آن روبرو است، پرداخته: فرصتی برای زندگی راحت و در مجاورت و نزدیکی به مرکز شهر. با پیشنهاد برج های مسکونی بسیار سازگار در جذاب و منحصر به فرد ترین منطقه در کل شهر ـ حاشیه سنترال پارک ـ فرای اتو لزوم گسترش دسترسی به زمین را برجسته می کند. دکل اصلی مجموعه و سکوهای معلق آن به گونه ای طراحی شده اند که چارچوبی سخاوتمندانه و باز برای زندگی در اختیار هر کدام از ساکنان قرار می دهد، سکوهایی که این امکان را فراهم می روند تا ساکنین بخش بالای آن را متناسب با نیاز خود سازند. این پروژه ی مثالی است آزمایشی در عدول از این رویکرد که عناصر معماری ساده ای مانند کف، دیوار یا سقف، می توانند به عنوان نقطه شروع مفهومی ای برای گسترش سکناگزینی در محیط ساخته شده و جهت گیری به سمت حق جهانی مسکن عمل کنند. . . .
🔍. . . . شکل اولیه خانه بی پایان، یک شکل کروی مسطح شده را نشان می دهد؛ زمینه ای برای ارائه مانیفست فردریک کیسلر از ایده ی هم ارتباطی: "همه ی پایان ها همانطور که در زندگی یکدیگر را ملاقات می کنند، در "بی پایانی" هم یکدیگر را ملاقات می کنند. ریتم زندگی، چرخه ای است. تمام پایان های زندگی در طول بیست و چهار ساعت، یک هفته یا یک عمر، همدیگر را ملاقات می کنند. آنها با بوسه ی زمان یکدیگر را لمس می کنند. آنان باهم دست می دهند، در کنار هم می مانند، به یکدیگر بدرود می گویند، از همان در یا درهای دیگر بازمی گردند، ان ها در پیوندها به طور پنهانی یا آشکار، یا از طریق هوی و هوس و خیالات حافظه، رفت و آمد می کنند."