اگر «بنیادگرایانِ» امروزی صادقانه بر این باورند که راهشان را بهسویِ حقیقت یافتهاند، چرا این اندازه از سمتِ غیرمؤمنان احساسِ خطر میکنند؟ هرچه نباشد، وقتی یک بودایی با لذتپرستانِ غربی روبهرو میشود، نه تحریک میشود و نه نیاز دارد آنها را محکوم کند؛ او فقط سرش را بهنشانهٔ تأسف از جستوجویِ خودویرانگرانهٔ آنها برایِ خوشبختی تکان میدهد.
اما شبهبنیادگرایان به زندگیِ گناهآلودِ غیرمؤمنان وسواس دارند، چرا که این گناهان بازتابی از وسوسههایِ خودشان است. برخلافِ کسانی که حقیقتاً ایمان دارند، شبهبنیادگرایان بهجایِ اینکه دلشان به حالِ کسانی که امیالِ خود را ارضاء میکنند بسوزد، به آنها حسادت میورزند.
آنجا که راهبانِ تبتی تبت را «مرکزِ جهان و قلبِ تمدن» میدانند، تمدنِ اروپایی بهطورِ قطع خارج از مرکز قرار گرفته است.
. . .
در جوامعِ خودِ ما، تفاوتِ میانِ بنیادگرایانِ اصیل و بنیادگرایانِ منحرف این است که گروهِ اول (مانندِ آمیشهایِ آمریکایی) با همسایگانِ خود کنار میآیند، چرا که آنها نگرانِ دنیایِ خودشان هستند و نه آنچه که دیگران انجام میدهند. اما بنیادگرایانِ منحرف، برعکس، از احساساتِ دوسویهٔ خود رنج میبرند و بهطورِ همزمان هم از گناهکاران وحشت دارند و هم به آنها حسادت میورزند — ترکیبی ناپاک که آنها را بهسویِ اعمالِ خشونتآمیز سوق میدهد، چه بمبگذاریهایِ تروریستی باشد و چه حملاتِ بیرحمانه.
📝 اسلاوی ژیژک، منحرفهای بنیادگرا، ترجمهٔ حسین متقی
#فلاکت_تئولوژی
#بنیادگرایان_روانکژ
#روانکژان_بنیادگرا
🌀https://t.center/ensan_zendegi