آیا حاشیهی امنِ خود را رها میکنید؟
میگفت: «تو شغل قبلی کسی قدر منو نمیدونست. ولی اینجا خیلی برام بهتره. بیشتر منو میفهمن.»
با شناختی که از او داشتم، میدانستم شغل قبلیاش تخصصی است. از عهدهی او خارج بوده و به ضرورت وارد آن شد. برای همین از حقوق و شرایط آن ناراضی بود.
شغل فعلیاش به لحاظ تخصصی سطح پایینتری داشت. گرچه حقوق آن با قبلاً تفاوتی نداشت، اما چون به راحتی میتوانست آن را انجام دهد و مورد احترام زیردستان بود، بر خود میبالید.
میپنداشت دشواری کار قبلی به دلیلِ وضعیت بغرنج آنجا و همکاران پر توقع است. در حالیکه مشکل اصلی او بود. نمیخواست روشهای سنتی را در حوزهی کاریاش رها کرده و راههای نوین را بیاموزد.
به جای تلاش بیشتر برای پیشرفت، شرایط و قوانین را بهانه کرده بود. کار جدید در حد توانش بود و نیازی به آموختن مهارت تازهای نداشت، برای همین راضی بود. غافل از اینکه در جا میزند و این احساس خوشایند موقتی است.
مربی باشگاه همواره معتقد است در خلال تمرینهای قدرتی، زمانی که بارِ تمرین بر روی عضلات قرار میگیرد احساس درد دارید.
دقیقاً بعد از این زمان تمایز ورزشکاران مشخص میشود. کسانی که این درد را تحمل کرده و تمرین را رها نمیکنند، نتایج مثبت آن را میبینند. اما افرادی که در این مرحله به دلیل احساس درد ادامه نمیدهند نتایج چندانی نمیگیرند.
تمام فعالیتها از همین الگو پیروی میکند. موقعیتهای دشوار فرصتهایی برای پیشرفت هستند به شرط آنکه به جای فرار از آنها، برایشان آغوشی از کوشش بگشاییم.
زمانیکه از حاشیه امن خود فراتر نمیرویم و به سطح خود راضی میشویم، با تنگنا روبرو نمیشویم و رنجی نمیچشیم، پس پیشرفتی هم نمیبینیم. بنابراین محکوم به درجا زدن هستیم. و بعد از مدتی رکودی ملالآور را حس میکنیم.
اگر میخواهیم رشد کنیم باید فشارها را تاب بیاوریم.
✍عفت عزیزی مهر
یادداشت روز