🔴 پاسخی به ۷ ایراد بر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران✍️ #رسول_بداقی (معلم زندانی)
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران نزدیک به ۲۵ سال است که برای رساندن جامعه به یک آموزش سالم، تلاشهای چشمگیری داشته و هزینههای بسیاری هم پرداخته است. امّا از گوشه و کنار، به وسیلهی برخی گروههای نیک اندیش ایراداتی نیز وارد میشود. در اینجا تلاش میشود که به برخی از این نقدها پاسخی در خور داده شود.
🔸نخست اینکه شورای هماهنگی فقط برای افزایش حقوق معلمان تلاش کرده، نه برای همهی بخشهای جامعه.
شورای هماهنگی در طول دهههای گذشته خواستههای گوناگون و گستردهای مطرح کرده است که برخی از آنها صنفی و بسیاری از آنها مانند اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی و استاندارد سازی مدارس، خواستههای ملی و مردمی بوده است...
🔸دومین انتقاد از طرف کسانی مطرح میشود که از نزدیک با فعالیتها، اساسنامه و چارت تشکیلاتی شورای هماهنگی آشنایی ندارند. اینکه: تشکلهای فرهنگیان ایران در اندازهی یک حزب، انسجام ندارند.
از طرفی رسانههای فراگیری نیست تا پیوسته و منظم در این باره آگاهی رسانی کند، در مدت ۲۵ سال گذشته حاکمیت با همهی نیروی خود و برنامه ریزیهای پیچیده نتوانسته است، این تشکیلات را از هم بپاشد، این توانایی نشان از ریشه دار بودن، با برنامه بودن و انسجام تشکیلاتی است، این تشکیلات با ۴۵ کانون و انجمن ثبت شده در سراسر کشور دارای صندوقهای مالی، جلسات پیوسته، اطلاعیهها و فراخوانهای سراسری، تجمعات و اعتصابات فراگیر، بیانههای به روز و مناسب با شرایط اجتماعی، صنفی و سیاسی کشور پایداری و بیداری خود را اثبات نموده است، این تشکلها در هنگام مشکلات و بلایای طبیعی مانند کرونا، سیل، زمین لرزه و... دوش به دوش سایر نهادهای مردمی، کمکهای سراسری را گردآوری و در موقع مناسب به دست آسیب دیدگان رسانده و دیدگاههای خود را نسبت به وظایف و کوتاهیها و سهل انگاریهای حاکمیت ابراز نموده است.
🔸سومین ایراد این است که: معلمان در سال فقط ۶ ماه کار میکنند، پس اعتراض آنان به کمبود حقوق خود نابجاست.
این دسته از منتقدین، حتی نسبت به وظایف حاکمیت در برابر کارمندان خویش آگاه نیستند.. شغل معلمی، شغل ویژهای است... نظم و رفاه وی برای دانش آموزان در ادامهی تحصیل ایجاد انگیزه میکند وانگهی بخشی از کار معلم مانند مطالعه و تحقیق و آمادگی برای تدریس، تصحیح برگههای آزمون و بسیاری از برنامههای تدریس را باید در خانه انجام دهد...
🔸چهارمین ایراد این است که: شورای هماهنگی تشکیلاتی صنفی است، که برای آیندهی کشور نمیتواند برنامههای فراگیر داشته باشد.
برنامهی ادارهی آیندهی کشور، تنها بر دوش یک گروه، حزب یا صنف نیست، بلکه تصمیمیست که در زمان مناسب بر دوش بیش از ۶۰ میلیون رای دهندهی ایرانی است. امّا شورای هماهنگی در طول ۲۵ سال گذشته به تناسب زمان و شرایط ملی و جهانی تصمیم گیری کرده و کنش مناسب را انجام داده است... انسان یعنی تربیت او و این نوع تربیت را در مدرسه و دانشگاه مشخص میکند... ساختن انسانهای سالم زیربنای هر برنامه کلان ملی است.
🔸پنجمین نقد این است که: شورای هماهنگی در جذب معلمان به کانونها و تشکل کانونها و انجمنهای بیشتر ناتوان بوده است.
معنا و مفهوم و کارکرد اصناف و اتحادیهها باNGOها (تشکلهای غیردولتی) متفاوت است. NGOها معمولاً غیر دولتی و غیر حکومتی و منتقد حکومت هستند. مؤسسین و هیأت مدیره و اعضای آنها مورد خشم حکومت است... امّا با این همه شورای هماهنگی نقش درخشان و تاریخی خویش را انجام داده است و هر گاه حاکمیت دست از سرکوب برداشته، تشکلها با استقبال گستردهی فرهنگیان روبرو بوده است.
🔸ششمین نقد: شورا در فراهم کردن محتوای آموزشی برای افزایش سطح کیفی آموزشی هیچ کاری نکرده است.
در حکومتی که معلمان حق داشتن یک هفته نامه حتی یک بولتن داخلی ندارند، مقالاتشان در هیچ روزنامه، هفته نامه و مجلهای حق انتشار ندارد، چگونه میتوانند محتوای آموزشی بسازند؟
🔸 هفتمین نقد: شورای هماهنگی نتوانسته با دیگر تشکلهای غیر فرهنگی هماهنگی لازم را انجام دهد.
در جو خفقان و سرکوب کنونی، همبستگی میان تشکلها کار بس دشواری است... به رغم آن همراهی ۲۰ تشکل صنفی و مدنی را در امضای منشور سراسری و ملی مطالبات حداقلی شورای هماهنگی را در بهار ۱۴۰۲ را نباید از یاد برد. این منشور و محتوای حاکم بر آن توانست برای نخستین بار از مشروطه تا امروز جریان مختلف اجتماعی و نحلههای گوناگون فکری را ذیل مطالبات مشترک کنار هم قرار دهد...
📎متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://is.gd/R5ofauhttps://t.center/edalatxah/19516