علی سام دلیری
( علی دوست یا علی شال علی شغال )
برادر زنش در
#کردیکلا واقع در کمربندی
#نوشهر نرسیده به
#نیرنگ ساکن است.
دست بر قضا امیر ابراهیمی نیا با مریم حلیمی خواهر محمدرضا حلیمی، علی آباد زوات رفتند، اونجا یه خونه گرفتن که مثلا کسی آدرس شونو نداشته باشه
چون امیر و داییش حکم جلب داشتند و دنبالشون بودن از اونطرف روبروی خونه اسماعیل حلیمی، پسر عموی مریم حلیمی میشد.
علی شال ، فقط دنبال اون نبود ، بلکه دنبال مهندس مریم حلیمی که بعد از کار فرمانداری ، دفتر بیمه آسیا رو زده هم هست، که بیوه آهنگربهان هست و زن عموی زنش ام البنین حلیمی مادر مرحوم یاسر حلیمی ، بیوه رحمت الله حلیمی که کارمند بیمارستان طالقانی چالوس بود....
مرحوم یاسر حلیمی یه زمینی از یک بنده خدا در جاده زوات به سمت تله کابین با کلک و وعده شهرک سازی از چنگش در میاره که با هم شریک بشن و بسازن، بعد مریم حلیمی خواهر مرحوم یاسر با زدو بند و نقش بازی کردن ، که من همسر مسعود آهنگربهان جانباز شیمیایی که فوت شده هستم و این زمین مال صغیره و غیره با کمک سعید سام دلیری ( برادران دالتون ) و بقیه کسانی که باهاش روابط نامشروع داشتند و هوادار اندامش! بودند!!! این زمین رو به اسم خودش میزنه!
زین العابدین جانعلی زاده شریک یاسر بود.
مادر یاسر حلیمی گلی خانم و پدر زن یاسر حلیمی ، علی بخشی زمین رو میزنه اسم زن یاسر، یعنی، سمیرا بخشی
ناگفته نمایند که سمیرا با شوهر خاله خودش رابطه داشت که یاسر خدابیامرز مچ اینهارو میگیره!
محمدرضا حلیمی قبلا دیجی بود و عروسی ها مطربی میکرد
۷ سال پیش رو نیسان جرثقیل ، تو پارکینگ امیر ، دوست پسر آبجیش کار میکرد! که یک نوجوان رو میزنه با ماشین و جا در جا فوت میکنه ، بدون داشتن گواهینامه
اون خونواده رو امیر و برادراش با پدرش تهدید میکنند و آب از آب تکون نمیخوره..!!!
بعد اون هم همش تو پارتی لاشی بازی با زنهای شوهردار ، که با خانمی به اسم روشنک دوست میشه ، که شوهرش میفهمه بعد از ۶ ماه طلاقش میده
مریم حلیمی مدتی دوست دختر امیر ابراهیمی نیا بود و یه سه ماهی بعد با یکی دوست شد به اسم علی درویش بچه
#ونوش ، صیغه یارو میشه ...
امیر میگرده و پیداش میکنه و با چک و لگد میاره خونه مجردی خودش ...!!!
زن مردم رو به زور میاره پیش خودش ....
مریم بعد از مدتی دوباره با یکی بنام محمد بدون صیغه فرار میکنه میره
#قزوین ، شهرک محمدیه
با این یارو که دوستش هم باهاش بود ، سه نفری یک ماهی زندگی میکنه ...
بعدش داداشش زمین خواهرشو میفروشه قزوین یه واحد آپارتمان که اجاره کرده بود رو براش میخرن ...
۵ ماهی هم با این منوال میگذره که دختر عمه مریم حلیمی ، یعنی
خاور یمنی ، میره قزوین و بعد آدرس رو به امیر میده ، اینجا هم میره با چک و لگد مریم رو برش میگردونه ...
قطعا اگر بیشتر در زندگی علی سام دلیری ( علی شال ) و فک و فامیل زنش ، تحقیق شود، باعث آشکار شدن بی بند و باری و مشکلات عدیده ناموسی اینها میشه ....
https://t.center/shenasaiiran