طرحی نو در اندازیموقتی ایرج جمشیدی برای «بستن صفحه اول» روزنامه آسیا به واحد فنی روزنامه میرفت، همه دبیران روزنامه اطرافش دست به سینه جمع میشدند. یک صندلی کنار صفحهآرا بود که «ایرج خان» روی همان صندلی مینشست و بقیه اطرافش میایستادند. به فرمان سردبیر تیترها کنار هم قرار میگرفتند و فونتها تغییر میکردند.
سردبیر برای تیتر یک و تیتر دو برنامه داشت اما بقیه تیترها را میگذاشت برای چانهزنی دبیران. دبیران هم سعی میکردند به شکلی نظر ایرج را جلب کنند تا تیتر مورد نظرشان در صفحه اول روزنامه فردا، جایی پیدا کند.
ناصر شهلا، بهزاد زرینپور، مزدک جمشیدی، کیاداود اسفندیاری، ایمان بیک، مسعود سیفیعلا و خیلیهای دیگر در این گعده عصرانه حضور داشتند. گاهی مسعود مهاجر هم میآمد.
یک روز یکی از پیرمردهای تحریریه رو به سردبیر کرد و گفت:« ایرج خان؛ بیا و طرحی نو درانداز. بیا از این به بعد، ویترین روزنامه را در نیمتای پایین کار کن و آگهیها را بیار بالای صفحه.»
ایرج برگشت و نگاهش کرد و با خنده گفت:« رفیق این طرح تو انقلابی به پا میکند. چطور تا حالا به ذهن من نرسیده بود؟ اما نه؛ فکر کنم اینجا مشکل کوچکی هست. آن وقت خواننده مجبور است روزنامه را سروته کند. مثل اینکه کفشهایت را به هم گره بزنی و دور گردنت بیندازی و در خیابان راه بروی.»
آن روز همه به پیشنهاد پیرمرد تحریریه و پاسخ سردبیر خندیدیم. یاد ایرج جمشیدی گرامی؛ نیست که ببیند برخی روزنامهها در عصر ما دقیقا همان کار را میکنند. عکس بزرگ خبری را در نیمتای پایین صفحه کار میکنند و متن را بالا میریزند.
چه میشود کرد، به قول رفیق قدیمیمان، طرحی نو در میاندازند.
@Economicjournalists