@ebteda_ir🔺از فقیرزدایی تا معتادزدایی؛ روشی کارگزارانه در مدیریت
#دیوارکشی در اطرافِ فقرا، تدبیری به یادگارمانده از دههی هفتاد است؛ از عصرِ توسعهگراییِ شبهِسرمایهداری که
#کارگزاران_سازندگی در آنجولان میدادند. در منظومهی فکری این جماعت، فقر در جامعهی رو به توسعه، اجتنابناپذیر و قهری است، بنابراین منتهای مسئولیت و تکلیفِ دولتمردان، ریشهکنی فقر نیست؛ یعنی نمیتواند باشد و مقدور نیست. با این محاسبهی داروینیستی، هرگاه بر مصدرِ امر بودهاند،
دیوارکشی و حذف فقرا از منظرِ عموم را یگانه تکلیف دولت پنداشته و همت بر آن گماشتهاند.
#فقیرزدایی کردهاند بجای
#فقرزدایی.
به یک تعبیر، آپارتمانسازی در مقابل و اطراف محلات فقیرنشین، بنا کردن برجهای بلند و تکثیر ابنیهی چشمگیر در نقاطی خاص از شهرهای بزرگ، با هدف دور کردن ذهن از کالبدِ فلکزده و فقرآلودِ شهر صورت گرفته است! از این اقدام در سیاستگذاریهای شهری به نام بدنهسازی هم یاد میشود گاهی...
به نظر میرسد در موضوعِ جمعآوری
#معتادان_متجاهر در تبریز نیز که به نوعی کارویژهی استاندار، از ابتدای کارِ دولت یازدهم بوده، دارد به همان روش کارگزارانی عمل میشود:
دیوارکشی در اطراف معتادان و حصر آنها با نیت حذفشان از کانون نظر و توجه مردم. هدفی که اگرچه در نگاه اول، مطلوب و مستحسن جلوه میکند اما با تأملی ژرفانگرانه، میشود سطحی بودن آن را به سادگی دریافت. در چنین رویکردی، به واقع خبری از رفعِ اعتیاد و ریشهکنی آن نیست. آنچه هست حصرِ معتاد و دور کردن او از منظر عموم است. این هدفگذاری، مشخصاً با توزیعکنندهی متجاهرِ موادمخدر کاری ندارد و تنها بر آن است که معتاد در کوچه و بازار دیده نشود تا چهرهی شهر/کلانشهر تخریب نشود!
شاید این هم خدمتی باشد در نوع خود اما قطعاً به انحراف از اولویت و دلخوشی به مظاهر و ظواهر میانجامد. و چه جای فخرفروشی به حصر و حذف معتاد از کوچهها، در شرایطی که فروش مواد افیونی در همین کوچهها جریان دارد و پنهان هم نیست؟
همانگونه که با حصر فقرا، فقر دامن زده شد و رسمیت یافت و تحمل شد و گریزناپذیر جاافتاد، با حصر معتاد و بلند کردن شعار
#شهر_بیمعتاد، اعتیاد و سوداگری مواد مخدر، از اولویت ساقط شده و تمام همّ و غمّ مسئولین، دیده نشدن معتاد در ملأ عام میشود. رسمیت مییابد. انگار میگوییم بفروشید و بکشید اما پنهانی! آیا در چنین صورتی، اعتیاد ریشهکن شده؟!