چپ آوازه افگند و از راست شد
دوست عزیزی از من پرسید: استاد معروفی در ادبیات در سخنرانی خود دربارۀ شاهنامه، این بیت را به مناسبتی به نام فردوسی خواند و تحلیل کرد:
چو رستم به زاولستان خواست شد / چپ افگند آواز و از راست شد
ولی در شاهنامه و اینترنت هرچه گشتم نیافتم: پاسخ دادم: نباید هم مییافتید، چون این بیت با دو اختلاف به صورت زیر از سعدی است، در باب اول در عدل و تدبیر و رای (تصحیح زندهیاد دکتر یوسفی، ص78):
چو بهمن به زاولستان خواست شد/ چپ آوازه افگند و از راست شد
البته چنین لغزشی ممکن است برای هرکسی، آن هم در یک سخنرانی پیش بیاید، چون، این بیت هم وزنِ شاهنامه را دارد و هم مضمون آن را. مفهوم بیت دشوار نیست، ولی معنی میکنیم: هنگامی که بهمن خواست به سیستان برود، آوازه درافکند که از جانب چپ میرود، ولی به سوی راست پیچید. سعدی مضمونِ بیت را از کجا گرفته است؟ اگر مأخذ او شاهنامه بوده، قاعتاً باید در آغاز لشکرکشی بهمن به زاولستان برای گرفتن انتقام از خاندان زال، به این مضمون اشاره شده باشد که نشده است. این مضمون را نه در بهمننامه یافتم و نه در طومارهای نقالی و منابع دیگر. چنین مینماید مضمونِ بیت – چنانکه در منبعی قدیمی یافت نشود- ساخته و پرداختۀ ذهن خلّاق سعدی باشد. چند بیت دیگرِ بوستان نیز به نام فردوسی معروف شده است که مهمترین آنها بیت زیر در هجونامۀ منسوب به فردوسی است:
که سفله خداوند هستی مباد / جوانمرد را تنگدستی مباد
هستی یعنی مال و دارایی و خداوند یعنی صاحب و دارنده و خداوند هستی یعنی مالدار و ثروتمند.
برداشت از صفحه فیس بوک
@dr_khatibi_abolfazl