گاهـے پیش مـےآمد که پیش خودم فکر میکردم کاش شرایط طوری چیده نمیشد که محمدحسین بخواهد برود😞 اما به محض این که این فکر به سرم میآمد به خودم مـےگفتم: خب اینکه خودخواهـے است!🤔😓 از اول هـم قرار بود برای کارهایش پایه باشی قرار نبود که ترمز باشـے❌ با این حرفها خودم را آرام میکردم😔
بـهـم مـےگفت: همسـرت 💞که حسینـے بـاشـد، تـو را زهیـر میکند!😍💚☺️