او گفت: ان شاءالله ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.😐 مرد نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.😑 وقتی که در خانه را زد.... همسرش گفت: کیست⁉️ مرد جواب داد: #انشااللهمنم
👈روايت داريم اگر ان شاالله گفتن يادتان رفت هر وقت يادتان افتاد #قضايش كنيد.