دیار یاران آزادی

🔶امروز ۱۶ دی سالگرد اعدام جاویدنامان سیدمحمد حسینی و محمدمهدی کرمی است

سید محمد حسینی و محمد مهدی کرمی دو جوانی هستند که جمهوری اسلامی سال گذشته در چنین روزی آن‌ها را به دار آویخت.
و حتی پس از قتل آن‌ها دست از آزار و اذیت ماشاالله کرمی پدر دادخواه محمدمهدی برنداشت و او را زندانی کرده و مدتها در سلول انفرادی نگه داشته است .
یادشان گرامی باد.
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

🔶دیدار مادران دادخواه  و عهد و پیمان دوباره با جگرگوشه شان

مادران جانباختگان آزادی:
#شهریار_محمدی
#محمدمهدی_کرمی
#عرفان_خزایی
#سپهر_اعظمی

#جنبش_دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی  
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

🔶 دیشب تولد آقا ماشالله بود، مردی که نشون داد با اینهمه غم و اندوه باز هم میشه ایستاد و  جنگید.


تولدت مبارک پدر زحمتکش...
‏⁧ #محمدمهدی_کرمی

🔶تجدید عهد و پیمان برادری دو‌ پدر بر مزار جاویدنام مهسا (ژینا) امینی

‏حضور ماشالله کرمی پدر سربدار جاویدنام
#محمدمهدی_کرمی درسفر به  #سقز بر مزار ‎جاویدنام مهسا #ژینا_امینی در کنار امجد امینی پدر #مهسا_امینی

🔶کرج - دیدار خانواده جاویدنام "عرفان خزایی" از شهریار با خانواده های جاویدنامانی که مزارشان در بهشت علی اشتهارد است و تجدید عهد با قهرمانان

محمدمهدی کرمی
محمد حسینی
مهدی حضرتی
سپهر اعظمی
نیما نوری

قسم به خون یاران
ایستاده ایم تا پایان

#نیما_نوری #عرفان_خزایی #آزادی
#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی
#ما #مهدی_حضرتی #سپهر_اعظمی
#ایران #مهسا_امینی #انقلاب_ایران

🔶سال نو بر مزار
‏⁧ #محمدمهدی_کرمی

#آنیشا_اسدالهی فعال سیاسی:

گزارشی از وضعیت زندان بزرگ تهران (فشافویه) و وضعیت اسفبار  زندانیان این زندان

« دیروز به همراه خانواده برای ملاقات علی به زندان فشافویه رفتیم.
از مسیر طولانی شهرستان آمدن و این خانه و آن خانه ماندن تا رسیدن به زندان.
در دل سرما و صف‌ طولانی خانواده‌ها پشت در ورودی تا کندن زمین جلوی در ورودی و گل و خیسی کف زمین و راه افتادن وسط سنگلاخ..
همگی رد خستگی را به عینه بر تن هر خانواده از جمله ما می‌گذاشت. تازه تا اینجای کار هنوز ملاقاتی انجام نشده.’
وارد سالن می‌شویم. فضای نگهبانان به مراتب از اوین کمتر امنیتی به نظر می‌رسد. خانواده‌ها منتظرند تا در چند سری عزیزانشان را ببینند.
ملاقات‌ها منحصرا کابینی است؛ آن هم یک هفته در میان!
زمانی طولانی انتظار خیلی‌ها را کلافه می‌کند.
با هر سری آمدن زندان‌ها سوت و کف و تشویق‌ها شروع می‌شود.
همگی شروع به تشویق و دست تکان دادن با زندانی‌ها می‌کنند.
مادری فریاد می‌زند: «تولد فرزندمه»
دیگران پاسخ می‌دهند: «فرزندان وطن، افتخار ملتن»
همه سعی می‌کنیم خوشحال باشیم و به زندانیان روحیه بدیم.
در پایان ملاقات از یکی از سالن‌ها صدای «#زن_زندگی_آزادی» می آید.
انتهای سالن چشم هایمان به پیرمردی ۷۰ ساله با شنوایی ضعیف می‌افتد.
پیرزنی به همان سن روبرویش نشسته، لبخند سرش نمی‌شود، گریه می‌کند که وثیقه را قبول نمی‌کنند.
باورم نمی‌شود دوباره نگاه می‌کنم خیلی پیر است.
گوش‌هایش ضعیف است و به همسرش گفته اگر مدتی است که به او زنگی نمی‌زند به این خاطر است که در شلوغی زندان نمی‌تواند درست بشنود.
از همسرش می‌پرسم مسئله مربوط به قیام اخیر است می‌گوید:« بله!»
یک ماه است پیرمرد را نگه داشته‌اند..
سالن در بهت فرو می‌رود همگی می‌آیند از دور پیرمرد را ببینند.
۲. نوبت به سری ما می‌رسد. دوباره سوت و کف و دست زدن جمعی همه‌مان را مشعوف کرده.
علی را از دور با کلاهی می‌بینم، مسخره بازی در می‌آورد.
دست زدن‌ها تمامی ندارد تا زندانیان پشت کابین مستقر شوند.
از دور #امیرحسین_بریمانی را می‌بینیم دنبال خانواده‌اش میچرخد، از این سمت کابین می‌روم دنبالش..
به شیشه میزنم تا متوجه شود برایش بوسه و دست می‌فرستیم..
خنده‌اش می‌گیرد و پاسخ می‌دهد، نمی‌داند حتی چه کسی هستیم اما به رسم آنجا همه یک خانواده هستیم .
#پویا_مظلومی با علی وارد می‌شود، می‌آید سمتمان و دستش را میگذارد روی شیشه کابین. من هم همینکار را میکنم، لحظه‌ای قلبم پاره ‌میشود..
میشود..پویا مظلومی
این‌ها نمی‌گذارند حتی دست هامان بهم برسد.
علی گوشی را برمی‌دارد با مونا شروع می‌کند حرف زدن، کلی انرژی دارد و با هیجان چیزهایی می‌گوید.
مادرم می‌گوید :«گوشی را به من ندید، می‌خواهم فقط نگاهش کنم»
مونا و علی با هم با ایما و اشاره حرف می‌زنند و می‌خندند
باورمان نمی‌شود مگر چند کلمه و چند جمله با چشم‌ها جا به جا می‌شود؟
کل مدت ملاقات بیست دقیقه است، نوبت من می‌شود.
دو دقیقه را هم نباید از دست بدهم.
علی از فضای اتاقش می‌گوید، از آقای #مصطفی_نیلی و #سهیل_عربی و بقیه هم بندی‌ها. خوشحال است فضای اتاق سر و سامانی گرفته و دلشان بهم گرم است.
خبر ندارد روز آخر است که آن ها را می‌بیند
و قرار است سهیل عربی ناگهانی با دستبند و پابند به زور منتقل شود و به آقای نیلی، این وکیل شریف حتی فرصت ندهند وسایلش را درست جمع کند و برود به کجا؟ کسی نمی‌داند
یکی می‌گوید اوین آن یکی شنیده رجایی شهر..
۳. ملاقات تمام شده، کره‌کره‌ها پایین می‌آید.
همگی تا میلی‌متر آخر پایین آمدن پرده به دست زدن و تشویق ادامه ‌می‌دهند.
خنده‌ها کمی کمرنگ‌تر شده. خانواده‌ها با هم خداحافظی می‌کنند
پرده ها کامل پایین آمده
نمایش به پایان میرسد
تنها یک چیز بر قلب هایمان حک شده است "مقاومت زندگیست"»


#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#نه_به_اعدام
#محسن_شکاری
#مجیدرضا_رهنورد
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی

#مهسا_ژینا_امینی

با اتحاد و همبستگی سراسری است که فضای سرکوب شکسته خواهد شد.

🔶از روز ۱۷ دی پدر #محمدمهدی_کرمی ، فرزند رشید دیگری دارد که چند قدم آنطرفتر از محمدش خوابیده است. او هم‌نامش محمد است و چه سخت است غم و بار مصیبت از دست دادن دو جوان پهلوان و ورزشکار و رشید بر دوش کشیدن…..
#محمد_حسینی

سرودِ "پائیز ۱۴۰۱"
برای #محسن_شکاری
کاری از هنرمندان گمنام داخل کشور

#هنر_اعتراضی #قیام_علیه_اعدام #سیدمحمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #مجیدرضا_رهنورد #جمهوری_اعدام #زن_زندگی_آزادی #علیه_سکوت #ژینا_امینی
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

🔶پژمان کرمی، برادر #محمدمهدی_کرمی با انتشار این ویدئو در اینستاگرام برای برادرش نوشت:

«داداشی‌ دردت‌ به جونم
تو زنده‌ای برامون‌»

پدر محمدمهدی گفت که پسرش از او خواسته بود که اسمش را بگذارند: #آزادی_کرمی‌ 

🔶‏شیراز ۱۷ دی، دو نفر پلاکاردهایی دستشان گرفته‌اند که روی آن نوشته شده ‎#محمد_حسینی و ‎#محمدمهدی_کرمی و در وسط خیابان راه می‌روند.

🔶#محمدمهدی_کرمی را به خاک سپردند.
▪️این ظلم بی جواب نخواهد ماند. مبارزه با نابودی کامل همه جنایتکاران حاکم ادامه خواهد یافت

امروز ۱۷ دی ماە
#قیام_علیه_اعدام

🔶 #علیه_اعدام

#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#محسن_شکاری
#مجیدرضا_رهنورد

🔶#محمدمهدی_کرمی همان کارگر معترض و بی‌پناهی است که گفته بود «بابا حکمم اعدامه، به مامان نگو». امروز اعدامش کردند. در حالی که او را از آخرین ملاقات با خانواده اش هم محروم کردند . مهدی بیک، خبرنگاری که از شرایط سخت زندگی او نوشته بود را هم بازداشت کردند.

🔶 محمدحسین آقاسی وکیل دادگستری مقیم ایران،  خبر اعدام #محمدمهدی_کرمی را تکذیب کرد

🔶ماشاءالله کرمی، پدر #محمدمهدی_کرمی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد خبر داده که وکیل تسخیری جواب تلفن آنها را نمی دهد.
او که در نظرآباد کرج دستفروش دستمال کاغذی است گفته جز محمدمهدی تنها یک فرزند معلول دارد.
پدر او در رابطه با چرایی عدم استخدام وکیل «انتخابی» توضیح داده است: «قبلا به ما گفته بودند، می‌توانید وکیلی را تعیین کنید، اما نهایتا اجازه ندادند. من به آقای آقاسی زنگ زدم و ایشان خودشان به کرج آمدند. بعد از حضور وکیل، به ایشان اعلام شد، اجازه دسترسی به پرونده را ندارد. آقای [...] هم که وکیل تسخیری پسر ماست به ما گفتند، می‌توانید وکیل انتخابی داشته باشید. اما اجازه داده نشد.»
محمدمهدی کرمی ۲۲ ساله و قهرمان کاراته است. حکم اعدام او صادر شده و در آستانه
اجراست.
#قیام_علیه_اعدام