دیار یاران آزادی

🔴 مطالبات بازنشستگان چه نسبتی با کانون بازنشستگان آموزش و پرورش دارد؟

[ این یادداشت پیش از انتخابات اخیر کانون بازنشستگان آموزش و پرورش نگاشته شده بود اما با توجه به کاندیداتوری پاره‌ای از فعالان صنفی، انتشار آن به بعد از برگزاری انتخابات موکول شد.]


✍️ #عزیز_قاسم_زاده

بازنشستگان چند سالی است برای احقاق حق، در کف خیابان‌ها فریاد بی عدالتی سر می‌دهند. و از درون خود جریان‌های اعتراضی به وجود آورده‌اند اما آیا تاکنون مرجع هیچ یک از اعتراضات، کانون بازنشستگان آموزش و پرورش بوده است؟ چرا علی رغم این همه اعتراض‌های گسترده بازنشستگان ادارات مختلف از جمله بازنشستگان آموزش و پرورش این نهاد راه خاموشی و بی تفاوتی را پیشه کرده؟ ممکن است در این نهاد افرادی با انگیزه ی دفاع از حقوق بازنشستگان، بخواهند به درون این نهاد راه یابند اما همان گونه که سید محمد خاتمی در مقام ریاست جمهوری در پایان دو دوره اعلام کرد حدود اختیاراتش در حد یک تدارکاتچی بیشتر نیست، نهاد زیر نظر آموزش و پرورش برای بازنشستگان در عمل، حتی نقش یک تدارکاتچی را هم قادر نیست ایفا کند. پاسخ این سئوال و چرایی این ماجرا چندان امر پیچیده‌ای نیست. چگونه یک نهاد می‌تواند هم زمان که علیه منافع بازنشستگانش نقش آفرینی می‌کند، برای دستمزد پایین، بیمه ناکارآمد و عدم امکانات جانبی برای بازنشستگان، برنامه عینی و عملی داشته باشد؟ این تناقض در درون خود، علت بی عملی و بی خاصیتی این نهاد در طول سالهاست که موجب شده تا این لحظه حتی یک فراخوان اعتراضی از این نهاد به نفع بازنشستگان را شاهد نباشیم. آنچه در عینیت مشاهده شده، نخست حضور برخی از اعضای این کانون در تشکل‌های معلمی و بازنشستگان مستقل از این نهاد برای پیگیری مطالبات بازنشستگان بوده و خود این نهاد تنها یک نام بوده بدون کمترین کارکردی.
دومین خاصیت این نهاد این بوده با مذاکرات برخی امنیتی‌ها، برخی افراد مذبذب را برای کسب هویتی صوری از اعتراض، از جریان‌های واقعی و مستقل بازنشستگی و معلمی جدا کند و به این نهاد پیوند زند. در واقع کارگردانی اصلی این نهاد با مدیریت نهادهای امنیتی است و این تشکیلات هرگز یک تشکیلات مدنی نبوده است. طی سالهای گذشته برخی در مقام یک معترض بازنشسته سخنرانی اعتراضی می‌کردند اما با حضور در این نهاد، تسلیم خواست مقامات امنیتی شده‌اند تا اعتراض بروکراتیک را جایگزین اعتراض خیابانی و مفیدتر از آن نشان دهند. مانیفیست نانوشته کانون بازنشستگان آموزش و پرورش در حقیقت جز این نبوده از همین رو در مقام یک معلم تعطیلی اصل ۳۰ را چندان مهم نیافته‌اند که کلمه‌ای درباره آن بگویند آیا بازنشستگی یک معلم موجب می‌شود تا تعطیلی چنین اصل مهمی، دغدغه کانونی او نباشد؟ از سوی دیگر برای منافع مادی و معیشتی یک معلم و حقوق با فاصله یک معلم بازنشسته با خط فقر تعیین شده، این نهاد تا کنون در برهم زدن این چرخه بی عدالتی چه دستاوردی برای بازنشستگان داشته است؟ اساسا فلسفه پیدایش این نهاد را باید با مشکل ساختاری حاکمیت در به رسمیت شناختن نهادهای مستقل و مدنی مورد تحلیل و داوری قرار داد. گرچه اصل ۲۶ قانون اساسی اجازه تشکل یابی آزاد را به رسمیت شناخته و دکتر گرجی معاون حقوقی رئیس دولت پیشین هم بر آن به صورت مکتوب صحه نهاده است اما حاکمیت عملاً برای تقابل با جریان‌های مدنی و نهادهای صنفی مستقل همواره دو راهکار داشته است: نخست به وجود آوردن تشکل‌های زرد و دولتی که مدافع برنامه‌های حکومتی و علیه منافع مزد بگیران باشد و دوم ساز و کارهای امنیتی و پرونده‌سازی‌ها و دستگیری‌ها جهت به محاق بردن فعالیت‌های سندیکایی و مدنی که مستقل از حاکمیت هستند.

متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید 👇
https://bit.ly/3HLooBq


#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زندگی_آزادی

🔹🔹🔹

🆔 @kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews😃

🔴 برای رسول بداقی، جعفر ابراهيمی، سارا سیاهپور و سایر معلمان آزاده

✍️ ارسالی از یک همکار

دوختن بر قامتِ فردای ما پاپوش‌ها
روی دیگِ هر تناقض، کوفتن، سرپوش‌ها
می‌چشد زهرِ شنیدن‌ها و دیدن‌ها کسی؟
بازهایی بسته مانده چشم‌ها و گوش‌ها
ارّه بر پای درخت و غُرّشِ دندانه‌هاش
محو می‌شد در هیاهوی بسی خاموش‌ها
در درونِ گورهای دسته‌جمعی نقش بست.
وعده‌گاهِ عشق بازی‌های هم‌ آغوش‌ها
بازتابِ نورِ خون بر پهنه‌ی دریا کِشد
چون سپیده‌ سر زند از خاورِ می‌نوش‌ها
مغزِ نو می‌روید از نو، گرچه پیشِ روی ما
گردن افرازند هر دم مارهای دوش‌ها

#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#جنین_زند_آجویی

🔹🔹🔹

🆔 @kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews