🔴 آزموده را نباید مجدد آزمود
✍محمد منصورنژاد
🔹این روزها خبر اعتصاب خشک، انفرادی، بیخبری و... جناب آقای محمد نوری زاد را میشنویم و این دادهها برای هر عدالت جو و حقیقت طلب، رنج آور است. رژیم ایران، همانند بشار اسد با زندانهای مخوف و ... به جایی نمیرسد و هر آزادهای از چنین وضعیتی ناراضی است. اما در این یادداشت چیز دیگری را به شرح زیر، میخواهم تبیین و تاکید کنم:
۱. اقدام امنیتی ناعادلانه و غلط سیستم، دلیل نمیشود تا در باب معارضان و منتقدان تحلیل منطقی نداشته باشید. تزم را ابتدا کوتاه میگویم:
با همه احترامی که برای افرادی مثل نوری زاد، مهدی نصیری، محمدتقی اکبرنژاد و... قایلم، اما مشی و سبک کارشان را نمیپسندم!
۲. چرا؟
چون هنوز از جهت تاریخی، زمان زیادی نگدشته که اینان روزی مسلمانان تنوری افراطی بودند، آزادگان را تخریب میکردند، از باصطلاح خودشان ولایت، سخت دفاع داشتند، ظلم نظام را توجیه مینمودند و.
۳. ممکن است گفته شود که اینان فعلا پشیمانند و هزینه ندانم کاری پیشین را پرداخته و میپردازند. به نظرم این کارشان که اعتراف دارند در گذشته خطا رفتند، امر مستحسن و مطلوبی است.
۴. اما پرسش من یک گام عقبتر و ریشه ایتر است.
این بزرگواران سابقا چرا چنان خطای بزرگ و سهمگینی را مرتکب میشدند و به صورت افراطی از فرامین صادره، اطاعت میکردند؟ البته برخی فرصت طلبان (مثل جواد لاریجانی و.) برای انکه به نان و نوایی برسند، چنین کرده و میکنند، با آنکه به انچه میگویند، اصلا اعتقادی ندارند!
اما نوری زاد، نصیری و... نشان دادند، سابق صادقانه چنین مسیر غلطی را میپیمودند.
۵. اما، چرا؟
به نظرم برای انکه به جای تعقل، اینان تعبد داشتند و به جای تحلیل منطقی، احساسی عمل میکردند. این تعبد و احساس آنان را به جهنمی میبرد، که بحمدلله از ان خلاص شدند. اما این سنخ دوستان خوب باید خیلی مواظب باشند تا از افراط پیشین به تفریط پسین نیفتند، که تندروی و احساسی عمل کردن، نتیجهای جز سقوط و گمراهی ندارد.
۶. جامعه ما از هیجان انقلاب ۵۷ و احساسات حاکم بر فضای دفاع مقدس (دهه اول انقلاب)، کم آسیب ندید و اکنون حق ملت ماست که پس از چند دهه مدیریت نسنجیده، کنش نپخته، احساسی و... (جدای از نقش نفوذیها که فعلا مورد بحث نیست)، به مدیریت منطقی و تحلیل عقلایی برسد.
دامن زدن احساسی به شکافها و بی توجهی به ظرفیتهای عظیم ملی و دوری از کنش مدنی روشنگرانه و البته منسجم و متشکل، مسیری نیست که به سر منزل مقصود برسد. آزموده را آزمودن خطاست.
۷. چه خوب است در کنار نقد وضعیت و افشای خاینین، راه حلهای کم هزینه برای برون رفت از وضعیت نیز بیان شود. چقدر لازم است روی روشهای رسیدن به اجماع در میان منتقدان و معترضان و استراتژی موثر بسیار اندیشید، که صداهای محدود و موردی، پژواک لازم را ندارند.
۸. خلاصه کلامم ان است که دوستان مورد بحث، از چالهای به چاله دیگر افتاده و به جای کنش معقول و منطقی که سازنده است، با تکیه بر احساس محض، تنها تخریبی عمل نموده و جامعه ناامید و سردرگم ما را هر روز سردر گمتر میکنند. اگر این برداشت درست باشد، انگاه لازم میآید تا راهبرد و راهکار انتقادی را به نقد گذاشت و با تامل بیشتر و منسجمتر عمل نمود.
چون این روزها مصادف با سالروز تولد حضرت عیسی مسیح (ع) میباشد به حدیثی از آن پیامبر اشاره میکنم که به موضوع یادداشت ما ارتباط دارد:
در انجیل متی (باب ۷؛ آیه ۱۳) به نقل از حضرت مسیح میخوانیم: «فقط با عبور از درِ تنگ میتوان به حضور خدا رسید؛ جادهای که به جهنم میرود، خیلی پهن است و دروازه هایش نیز بسیار بزرگ و عده زیادی آن راه را میروند و براحتی میتوانند داخل شوند.»
اگر بخواهم از این توصیه عمیق، برای ایران امروز توشهای برگیرم به نظرم در فضای مغشوشی که همگان میدانند حالمان خوب نیست، برشماری عیوب کار دشواری نیست و جادهای پهن است. دامن زدن به شکافها و تخریب همدیگر و مچ گیری و... بسیار سهل است.
اما ورود از «درِ تنگ» آن است که راهکار برون رفتی با ویژگیهای زیر داشته باشد:
۱/ دور از تلفات انسانی باشد؛
۲/ لطمات غیرانسانی آن کم باشد؛
۳/ پای بیگانگان به ایران را باز نکند؛
۴/ خلاف معیارهای دمکراتیک نباشد؛
۵/ خلاف همبستگی ملی و تمامیت ارضی نباشد؛
۶/ دور از اخلاقیات نباشد
۷/ در مجموع کم هزینه و پر فایده باشد.
مواردی که یاد شده و قطعا نهایی نیست، برای ایران در شرایط کنونی، از در تنگ وارد شدن است که البته کار هر کسی نیست. چون در اکثر ایدههای مطرح شده تا کنون دست کم یکی، دو مورد از این اشکالات اساسی وجود دارد. زیرا به جای نگاه واقعگرایانه و بر اساس منافع ملی، یا نگاه منفعت طلبانه (نفع فردی یا باندی) ملاک است و یا ایدهها از سویی از روی خشم و احساسات محض، بیان شده و از سوی دیگر بسیار آرمانی و غیرقابل تحقق است.
#دیدار_نیوزdidarnews.ir@didarnews1