Смотреть в Telegram
. مورچه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ #محمود_فاضلی_بیرجندی یکی از گذرگاه‌های باریک روزگار باستان ایران آنجاست که سلم و تور با سپاهیانی بی‌شمار بر ایرج، برادر کوچک خود تاختند و او را بکشتند. زمانی دراز برآمد تا فردوسی در سرایش آن رخداد شگرف، اندیشه‌ای را به میان آورد، شگرف. او از زبان شاه‌زاده ایرج چنین سرود: میازار موری که دانه‌کش است که جان دارد و جان شیرین، خوش است. فردوسی در شاهنامه که گزارش جنگ‌ها و دگرگونگی‌هاست چنین چیزهای ریز هم دیده و بارها از احوال و آثار مورچه سخن رانده. شاید فردوسی نامدارتر سخنان را در باره مور گفته باشد. اما پس از او هم بسی سخن‌ها از مور گفتند. سعدی همین سخن نازک فردوسی را با درودی به او و تربت پاکش در شعر خویش به کار بست. هم سعدی داستانی از شبلی،  یکی از عارفان نامدار، را به نظم درآورد که از دلرحمی بر جداشدن موری از ماوایش شبی را نخوابید تا فردا مور را به شهری بازبرد که از آنجا در انبان گندمش بیاورده بود. پس از آن هم سخن‌سرایان فارسی‌گو در این موجود، باریک نگریسته‌اند. از نکته‌هایی چون خط حرکت مورچه، قناعت، و کوشش پیوسته او برای تامین آینده سخن‌ آورده‌اند. او به نزد ایرانیان نمادی بود که همواره آموختنی داشت، و دستمایه هشدارها بود. به روزگار ما هم ملک‌الشعرا، محمدتقی بهار، بر سر آیین کهن ماند و از درد ویران‌شدن خانه مور، سرود و هشدار داد: گر شد از جور شما خانهٔ موری ویران خانهٔ خویش محالست که آباد کنید. صاحب‌نظران ایرانی پیوسته همچنین به مور نگریسته بودند. تا در زمانه کنونی نیما یوشیج، به قیاسی گفت که انگار  آب در خوابگه مورچگان ریخته! به روزگاری که فکرهای بی‌پایه وارداتی را در میان ما گستردند، سخنسرای ایرانی هم سرمست از آن که اوزان سخن پارسی را بر هم زده، از راه و آیین دیرین سر تافت، و از خراب کردن خانه مور سخن گفت. حرمت مور شکست. راه و آیین کهن وازده شد. به رویه دیگری از تاریخ درآمدیم. https://t.center/dejnepesht4000
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств