قلم بیداری

#شادی_اندیشمندانه
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظر شما چند درصد از ما برای اونا کار می کنیم و چند درصد برای خودمون ؟!

میزان خوشایندی از زندگی افزایش داشته است یا کاهش ویا حتی رو به نابودی !؟

#شادی_اندیشمندانه
https://t.center/darvishane49
♻️ فرهنگ هوگه

بعد از اینکه چندین سال پیاپی دانمارکی ها به‌عنوان شادترین مردم جهان انتخاب شدند
همه به فکر افتادند تا راز این خوشحالی و شادی را درک کنند.
راز این شادی در یک فرهنگ قدیمی روژی و دانمارکی به اسم hyyge است.

فرهنگ هوگه راز زندگی آرام، صمیمی و دوست‌داشتنی مردم شمال اروپاست که باعث شده شادترین مردم دنیا باشند.
هوگه می‌گوید برای لذت بردن از زندگی؛ باید سرعت زندگی را پایین آورد
و از لحظه‌لحظه زندگی لذت برد.

حتی لحظه‌هایی که به‌نظر ارزشی ندارند. اما اصرار بر هنر یا توانایی «زندگی در لحظه» فقط مخصوص هوگه نیست و خیلی از فرهنگ‌ها و حتی مذاهب به آن تاکید کرده‌اند. پس چرا به نظر می‌رسد هوگه موفق‌تر عمل کرده است؟

برای اینکه هوگه به زندگی شما وارد شود؛ باید چند اصل را رعایت کنید که در کتابهای این فرهنگ هم به آنها اشاره شده و اجزای تشکیل دهنده هوگه هستند.

🔹شمع:
مهمترین جزء فرهنگ و زندگی دانمارکی‌ها شمع است!
برای شروع زندگی هوگه‌ای، همین امروز تعداد زیادی شمع بخرید.
اصلا لازم نیست شمع‌های گران قیمت بخرید.
بهتر است شمع‌هایتان از ساده‌ترین نوع ممکن و تک رنگ باشند. فقط اگر به بو یا دود شمع حساسیت دارید، نوع بدون دود و بویش را تهیه کنید.

🔸کتاب و مجله:
مردم اسکاندیناوی اهل مطالعه زیادی هستند و کتابها و مجلاتشان را با خود به رختخواب می‌برند
و به‌جای استفاده از گوشی، در آرامش و سکوت آخر شب به مطالعه کتاب می‌پردازند.

🔹نوشیدنی گرم:
نوشیدنی‌های گرم جزء لاینفک هوگه است.
اگر دوست دارید به سبک دانمارکی‌ها زندگی کنید؛ ماگ‌های رنگی و بزرگ و دوست داشتنی تهیه کنید و هر وقت احساس خستگی کردید یا بی‌حوصله بودید، خودتان ا به یک نوشیدنی گرم دعوت کنید: هر چیزی که دوست دارید؛ شیرکاکائو، دمنوش و ...

🔸تکنولوژی ممنوع:
دانمارکی‌ها از سر شب، کامپیوتر و گوشی‌هایشان را خاموش می‌کنند
و به کارهای دیگری می‌پردازند.
دوری از تکنولوژی و کتاب خواندن یا حضور در جمع، از مهمترین اجزای هوگه است.

🔹لباس های گرم و نرم:
در کشورهای شمال اروپا بیشتر وقت‌ها هوا سرد است.
لباسهای بزرگتر از سایز؛ پشمی، نرم و راحت برای یک زندگی هوگه‌ای مورد نیاز هستند. مخصوصا جوراب‌های بلند و پشمی بامزه که می‌توانید از بعضی مغازه‌ها تهیه کنید.

🔸مهمانی:
برخلاف تصور ما، اروپایی‌ها خیلی هم سرد و ماشینی نیستند.
همین فرهنگ هم باعث شده که مردم شادی داشته باشند.
دانمارکی‌ها خیلی اهل فضای مجازی نیستند و به‌جای آن در مهمانی شرکت می‌کنند و یا کتاب می‌خوانند.
آنها حداقل هر ماه یک قابلمه پارتی برگزار می‌کنند که هر کس با غذای خودش در مهمانی حاضر شود یا آخر هفته‌هایشان را کنار یکدیگر به مهمانی می‌گذرانند. «بازی کردن» یکی از پایه‌های مهمانی دانمارکی‌هاست.

🔹به خودتان جایزه بدهید:
در این فرهنگ، نباید حتما کوه جابه‌جا کنید تا برای خودتان جایزه بخرید. هر از گاهی چیزی که دوست دارید را برای خودتان بخرید. حتی اگر یک شکلات است. یا هر چند ماه یکبار؛ یک روز تا شب زیر پتو بمانید و لذت ببرید.

🔸کار فقط در محیط کار:
دانمارکی ها هفته ای ۳۵-۳۳ ساعت کار می‌کنند. (البته کار مفید) ولی بعد از خروج از محل کار؛ به زندگی عادی برمی‌گردند و به مسائل کاری حتی فکر هم نمی‌کنند.

🔹کاهش سرعت:
اگر از فرهنگ هوگه خوشتان آمده، قبل از همه اینها باید یاد بگیرید عجله را کنار بگذارید.
اگر به شمال اروپا سفر کرده باشید، حتما متوجه سرعت کم مردم شده‌اید.

با کم کردن سرعت زندگی، کم کم می‌آموزید به هر لحظه به چشم یک موهبت نگاه کنید. یادتان باشد ما وظیفه داریم از هر لحظه زندگیمان لذت ببریم؛ در غیر این صورت این نعمت بزرگ را حیف و میل کرده‌ایم.

#شادی اندیشمندانه

https://t.center/darvishane49
♻️و خدا شادی را برای مردم آفرید.

چند روز پیش مهمانی داشتم از خطه جنوب شهر کوچک ( بردخون) از استان بوشهر ؛

اشتیاق معرفی آثار باستانی ، تاریخی و طبیعی مرا واداشت تا در نخستین گام آنها را به گنج‌نامه و دیدن از کتیبه های هخامنشی راهنمایی کنم .
گنج‌نامه محوطه ایست زیبا در دامنه باشکوه الوند و بر سر راه شاهی که دو گنجینه باقی مانده از داریوش شاه و‌خشایارشاه را چون نگینی در دل خود جای داده است .
از پله هایی که ما را به کتیبه ها نزدیک می کرد بالا رفتیم به نظاره ایستادیم و پس از عکاسی  به سراغ ترجمه  کتیبه ها که درست روبرو آن تعبیه شده بود رفتیم. ...
متن کتیبه داریوش اول: «خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که #شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، شاهی از [میان] بسیاری، فرمانروائی از [میان] بسیاری. مَنَم داریوش، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمین‌ها[یی] که نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.»
متن کتیبه خشایارشاه:  «خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگ‌ترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم #شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بی‌شمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.
🔸برای دوستانم عرض کردم درست پس از ثنای پروردگار هر دو پادشاه نخستین نعمت پس از آفرینش زمین و آسمان و‌مردم  #شادی را ذکر کرده اند .
▫️به باورم  پادشاهان ، امرا و حاکمانی که شادی مردم را در راس برنامه های خود داشته اند از نیکان روزگار خویش بوده اند .
معمولا شادی از طرف آدمهای شاد ، دموکرات ، خوش بین ، خوشخو وخوش کردار و بهشتی صفت ساطع می شود .
▫️و غم و‌اندوه و‌حزن از سوی آدمیانی بدبین ،تنبل ، خودبین ، دیکتاتور و تیره دل بروز می کند .
بر اقوام ایرانی که خوب نظر کنیم از پوشش تا تنوع غذایی تا رقص های دسته جمعی همه و همه حکایت از رونق شادی و سرور در این سرزمین اهورایی دارد .  رقص آذری ، رقص کردی ، رقص لری ، رقص بندری ، رقص مازنی ، رقص گیلکی، رقص تربتی سیستانی  و... همه یک‌ پبام دارند  #شادی ؛ آن هم از نوع شادی گروهی  که دشمن افسردگی و غم و اندوه است و چه پیوندی بالاتر از #شادی اندیشمندانه ؛

غم بدون هزینه سراغ آدمی  می آید کافی است گوشه ای بنشینیم و زانو بغل کنیم . افکار منفی ، واکنش های منفی ، انزوا و طرد شدگی و در نهایت خودکشی ؛

اما شادی، برخاستن دارد .چرخیدن دارد.  رفتن و آمدن دارد. همراه کردن دیگران را می طلبد .
بدانید و بدانیم که شادی و شادی کردن هزینه دارد ...
برایش از وقت خود از دوستان خوب و از خانواده بشاش هزینه کنیم .

و خدا شادی را برای مردم آفرید ... این نعمت را گم کرده ایم... اما او را می یابیم و دست گرمش را می فشاریم .

ح-درویشی ✍️. ۱۴۰۳/۰۳/۱۲
https://t.center/darvishane49

#شادی اندیشمندانه
♻️پیله ات را رها کن

زندگی پروانه ها خیلی جالب و هیجان انگیز است . یک کرم کوچک با کلی پای کوچک می رود توی یک اتاق تنگ و تاریک و بعد یک پروانه ی زیبا با دو بال می آید بیرون و پرواز می کند. چطوری چنین اتفاقی می افتد.

▫️همه پروانه ها اول یک تخم کوچک هستند . آن قدر کوچک که شاید لازم باشد برای دیدنشان ذره بین دست تان بگیرید. پروانه ی مادر ، تخم ها را روی برگ هایی می گذارد که بعد غذای بچه کرم ها می شوند.

▫️ وقتی کرم های کوچک از داخل تخم هایشان بیرون آمدند یک کار خیلی مهم دارند: خوردن، خوردن، خوردن و باز هم خوردن.
آن ها از همان برگ هایی که زیر پایشان است شروع می کنند به خوردن و جلو می روند تا به برگ های دیگر برسند. بعد از دو هفته تا یکماه، آن قدر بزرگ و چاق شده اند که آماده اند برای رفتن به داخل پیله.

▫️ حالا کرم چاق و گنده یک جای امن و آرام برای پیله پیدا می کند. او از دهانش چیزی مثل یک نخ خیلی نازک ، و نرم بیرون می آورد و به یک شاخه یا برگ وصل می کند و بعد دور تا دور خودش آن را می پیچاند. این طوری خودش وسط اتاقکی که به آن پیله می گویند می ماند.

▫️در داخل پیله کرم تغییرات مهمی می کند . بدنش کشیده می شود و بال های کوچکی در می آورد.
که کم کم بزرگ می شوند. مثل وقتی که نوزاد داخل شکم مادرش هست . کرم هم داخل پیله کم کم رشد می کند و به پروانه تبدیل می شود

▫️بعد از چند هفته، کرم سابق (پروانه ی فعلی) آماده ی بیرون آمدن از پیله است. او با استفاده از پاهای پروانه ای جدیدش پیله را پاره می کند و بیرون می آید. بال هایش را که در پیله ی تنگ چروک شده بودند، باز می کند و پرواز می کند. وقتش است که پروانه ی مادر یک برگ چاق و چله پیدا کند و تخم های جدیدش را روی آن ها به جا بگذارد.

▪️راستی اگر پروانه از پیله بیرون نیاید چه اتفاقی می افتد ؟
بله درست است «می میرد » او نه دیگر به آزادی دست می یابد و نه به آرزوهایش می رسد همانطور که جسمش می میرد آرزوهایش نیز دفن می شود .
دنیا به کار خود ادامه می دهد. انگار نه انگار کرمی بوده است و پروانه ای ؛
دوست من آیا توانسته ای از پیله ای که اطراف خودت بافته ای خارج شوی ؟!
تار و پود افکار و کنش های گذشته چنان تو را در خود احاطه کرده که منجر به افسردگی و از پا در آمدن و مرگ شود یا خیر چنان بر خود مسلط گشته ای که پیله را دریده پا به دنیای تازه ای از زندگی گذارده ای ؟
دوست من گذشته در گذشته ، عمر رفته باز نخواهد گشت هر آنچه را که می اندیشیدی و یا بدان عمل می کردی. و اینک عمر را به پای مهملات هدر داده فرض می کنی غصه ندارد این پیله را بشکن هر روز آغازی دوباره است عمر باقی مانده را به پای عمر هدر رفته هدر مده .
روزهای خوب می روند هرگز نخواهند آمد .

ح-درویشی ✍️

https://t.center/darvishane49
#شادی اندیشمندانه
♻️روز دختر ! چقدر مضحک

دخترم ، نام گذاری روزی به نام روز دختر شاید یکی از بزرگترین تلخندهای تاریخ ایران باشد.

در سرزمینی که دختران و بانوان زیر تیغ باشند و در لبه هتاکی و ضرب و شتم ، روز دختر نیست . روز عزاست.
یادآوری دخترانی که به اتهام اعتراض نابینا و یا همچون مهساها قربانی و یا از زندگی ساقط شدند امانی برای تبریک و تهنیت نمی گذارد .

دخترم ، می دانم که شما و هم قطارانت راه خود را خواهید رفت و همچون ما کنج نشینان عزلت کشیده ستم دیده تن به مدارا نخواهید داد .
شرمنده روی دخترانی هستیم که قربانی جهل و سنتهای غلط و رفتارهای تبعیض آمیز جنسیتی شده اند .
کودک همسرانی که بازیچه بولهوسی های جنس نر می شوند و یا دخترکانی معصوم به کار اجباری وادار می شوند و یا به بهایی اندک به فروش می رسند و یا عمری را در آغوش اعتیاد و تن فروشی سر می کنند .

دخترم این نامگذاری مضحک نمی تواند جفا و ستم مکرر به دختران این سرزمین را از اذهان مردم پاک کند .

دختران دوست داشتنی من ، برای گرفتن حق خود روی ما مردها حساب باز نکنید ما فعلا اندر خم یک کوچه ایم فعلا نتوانسته ایم نگاه متفاوت نسبت به شماها را در خود حل کنیم .
شما را باور نداشته ایم شاید در ظاهر واژگان ضعیفه و جنس دوم را بکار نبریم اما رفتارهای ما چندان فرقی نکرده است گمان می کنیم شما ناتوان و ضعیف هستید مدام باید مراقبتان بود. باید پیوسته کشیک کشید تا نکند دست از پا خطا کنید و خدای ناکرده دوچرخه سواری کنید و یا با صدای بلند بخندید و هیجانات دخترانه را بروز دهید .

ما گمانمان همان تفکر ساده انگارانه پیشینیان است با کمی بزک دوزک ...

اما تو بخند ،بنویس، رمان بخوان ، دوچرخه سواری کن ، بزن به دل طبیعت ، دورهمی هایت را داشته باش و یک نیم نگاهی هم به درس و مشق و تاریخ داشته باش .

نگذار ناخوشی های روزگار دل نازک تو را قبضه کند.
ژاندارک روزگار خویش باش

ح-درویشی ✍️. ۱۴۰۳/۰۲/۲۱
https://t.center/darvishane49

#شادی اندیشمندانه
♻️روزهای خوب نمی آیند ، می روند

بسیاری از بیماری های جسمی و روانی به دلیل انباشته شدن خواسته ها ، برآورده نشدن آرزوها و عدم تخلیه به موقع آنهاست.

انباشته شدن زباله های فکری و زوائد خوراکی ، کلید پیدا و پنهان آلزایمر فکری است .
انسان امروز خواه ناخواه در فضای شهری و ماشینی گرفتار است و معمولا این فضای حاکم بر جوامع امروزی است که آدمی را پایش ، کنترل و روش زیست را دیکته می کند .

شاید بارها و بارها حسرت زندگی و آرامش مردم دهه سی و چهل و پنجاه را خورده باشیم  و بیشتر آنرا به اوضاع سیاسی و اقتصادی گره زده باشیم  اما راز آرامش و زندگی خوشایند نیمه نخست سده چهاردهم در ارتباط تنگاتنگی بود که مردم با یکدیگر داشتند .
وضع اقتصادی بیشتر مردم خوب نبود ، تکنولوژی در تار و پود زندگی مردم رخنه نکرده بود.
نظام سرمایه داری نم نمک در حال گرفتن افسار حکمرانی بر دنیا بود .
سختی و مشقت کاری و کسب درآمد موضوعی بود انکار ناپذیر. اما مردم خوش بودند و آرامش بر خانواده ها مستولی بود .  چرا ؟!
چون مردم همواره با یکدیگر ملاقات چهره به چهره داشتند مدام به خانه هم می رفتند دید و بازدید و شب نشینی ها و انجام کارهای گروهی  از جمله پخت رب و سبزی پاک کردن و ساخت خانه همه و همه مشارکتی بود .
حال خوش خود را در جمع و گروهای خانوادگی و دوستانه می جستند  روابط تنگاتنگ همسایگان غبار خستگی های روحی را پاک می کرد . معمولا سخن از خستگی روحی و آلزایمر فکری به مخیله کسی خطور نمی کرد.

بنابراین اگر بخواهیم اوقات خوشی داشته باشیم و زباله های فکری را دفع کنیم و آرامش را به خود و اطرافیان هدیه کنیم . بایست
۱- ساعاتی از روز را به تفریح در طبیعت سپری کنیم .
۲- در نخستین گام به گروه های فرهنگی ، ورزشی بپیوندیم و فعالیت های ورزشی و تفریحی را در غالب گروه انجام دهیم .

۳- تا می توانیم با دوستان ارتباط چهره به چهره بگیریم  دیدن چهره دوست آن هم از نوع خندان حال آدمی را دگرگون می کند ‌.

۴- روزهای خوب نمی آیند ، می روند. از همین حالا روزها و ساعات را غنیمت بشمار .

۵- هر چه را آرزو داریم به ویژه آرزوهای کوچک را برآورده سازیم  فردا دیر است .

۶- اینکه روزگارت خوش باشد و یا بد  تصمیم با توست.  این من و تو هستیم که تصمیم می گیریم در هر شرایطی ، وضعیتی برابر با میل خود فراهم سازیم .

۷- رهایی از آلزایمر فکری ، ارتباطی به وضعیت مالی ندارد . فهم اینکه زباله های فکری باید تخلیه شود مهم است و راه تخلیه آن ؛

۸- گذشته هر چه بوده را فراموش کنیم  فراموش کردن گذشته. آغازی خواهد بود برای شروع آنچه لیاقتش را داریم .

۹- کتاب بخوانیم ، موسیقی گوش بدیم و فیلم تماشا کنیم و بهتر از همه دورهمی های دوستانه تدارک ببینیم .
۱۰- سخن اول را آخر نیز می زنم  هیچ چیز مانند دیدار چهره به چهره و گفتگوهای مستقیم و گردهمایی های دوستانه حال آدمی را خوش نمی کند .

اگر برای گرفتن ارتباط با دیگران مشکل داریم سعی کنیم به نحوی وارد یک گروه ورزشی ، طبیعت گردی ، فرهنگی و مدنی شویم . آن گروه همچون رودخانه ما را با خود می برد ...

هیچ فعالیت خوشایندی را برای فردا کنار نگذاریم  هیچ آرزوی خوشی را برای دوره بازنشستگی نسیه ندهیم .
در بهره مندی از زیبایی های زندگی. نسیه ممنوع ؛
ما گرانبها هستیم خود را ارزان نفروشیم لیاقت ما در بهره مندی از دنیا به وسعت دنیاست.

ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49

#شادی اندیشمندانه
♻️داشتن تو لیاقت می خواهد (۲)

من که فرزند طبیعتم از دیدن و نشستن بر دامن مخمل‌کوه سیر نشدم اما ناگزیر باید او را به خدا می سپردیم و برای دیدن یکی از زیبای های طبیعی دیگر راهی می شدیم .
قسمتی از اتوبان را نرفته به سمت راست پیچیدیم یک جاده دو طرفه که با کشتزارهای سر سبز احاطه شده بود. تکه ابر هایی زیبا شبیه گل‌های چادر نماز مادرم بر دل آسمان آبی نقش‌بسته بود .
پستی و بلندی های جاده با نوای موسیقی همراه با چشم‌نوازی های طبیعت ، حالی خوشی دست می داد .
گویی برای نخستین بار است که این زیبایی ها را می دیدم چشم از دیدنش سیر نمی شد .

دشت سرسبز که جاده ای سیاه آنرا به دو قسمت تقسیم می کرد پیش روی ما بود   سربالایی ها و سرپایینی ها و‌ پیچ و خم جاده لذت تماشا را دوچندان می کرد .

هر چه به ارتفاعات نزدیک می شدیم ساکنین اصلی زاگرس -بلوط های جوان و‌ پیر تنومند - خودنمایی می کردند .
با آمدن بهار از خواب زمستانه برخاسته بودند تا جهانی را به نفسهای خود فرش کنند .

تماشای سنگ های چین خورده لب جاده تا رودخانه ته دره و جاده ای که در سرازیری افتاده ، یکساعت رانندگی را دلپذیر کرده بود و پس از دلدادگی با مادر طبیعت به ورودی روستای بیشه رسیدیم با پرداخت پنجاه هزارتومان ورودی ، به سمت پارکینگ به راه افتادیم . خودروهای بی شماری که در جستجوی محل پارک و ازدحام جمعیت برای ورود به محوطه #آبشار زیبای بیشه ... نشان از شادی اندیشمندانه داشت .
خلاصه پس از مدتی خودرو را نزدیک ایستگاه راه آهن پارک و مهیای رفتن به پای آبشار شدیم .
دکان ها و مغازه های اغذیه فروشی و رستوران‌ها رنگارنگ با سر و صدای زیادی در پی جذب مشتری بودند .
چند پله را پایین رفتیم و پس از گذر از پل فلزی به عرض ۱/۵ متر و طول حدود ۴۰ متر و پیمایشی حدود ۱۰ دقیقه ای به یکباره با آبشار بیشه که با غرش فرود آمدنش جلب توجه می کرد مواجه شدیم  زیبا و با شکوه ، هیبت و عظمتش مدتی ما را خیره خود کرد ...
نزدیک تر که شدیم با ازدحام جمعیتی مواجه شدیم که به طریقی از آن فضا بهره می برند.
حال خوشی داشتم از آن جهت که مردم مسرورانه کیلومترها مسافت طی کرده بودند تا یکی از مناظر زیبای لرستان را به تماشا بایستند .
روبروی آبشار ایستادم آبشاری با قدوقامتی فراتر از تصور با دامنی از زلال آب که پس از فرو ریزش به داخل رودخانه همه را به نظاره وا می داشت.
▪️صدای موسیقی،دود آتش و خاکستر بجا مانده از منقل ... این سوی آبشار به کنار ،آنچه دل را به درد می آورد و کام شیرینمان را تلخ کرد  زباله های ریخته شده اطراف درختان و و‌بجای مانده در مسیر رودخانه بود .
سیاهی بعضی سنگها و سوختگی برخی درختان حالم را بد کرد ...
چند تا عکس به یادگار گرفتیم ومسیر رفته را  پس از یکساعت تماشای آبشار بازگشتیم تا ناهار را خارج از محوطه آبشار در منطقه ای بکر میل کنیم . ...
پس از طی ده کیلومتر از خروجی روستا جایی که تعدادی از خودروها توقف کرده بودند  در حاشیه جاده ایستادیم ... محلی را برای نشستن سمت راست جاده در پناه چند درخت بلوط مشخص کردیم و لوازم خورد وخوراک را چیدیم ...
سمت چپ جاده دشتی بود کوچک با رودخانه فصلی پایین دست آنجا که گویی عشایر آنجا را برای اتراق پر چین کرده بودند .

سمت راست جاده رو به آفتاب انباشته از درختان بلوط مشرف به ارتفاعات تیغه ای با زمینی مملو از سنگهای کوچک و بزرگ  و تعداد زیادی خودرو که تا جایی که امکان داشت نقش بی بدیل خود برای تخریب طبیعت را ایفا می کردند .
پس از صرف ناهار ( قورمه سبزی خوشمزه ای که یکی از کدبانوان گروه تدارک دیده بود ) راه رفتن را آغاز کردم .
رها کردن زباله ، از قوطی نوشابه تا پلاستیک چیپس و پفک تا پوست تخم مرغ و خاکستر و‌چوب های نیم سوخته ... حال خوش آدمی را ناخوش می کرد .
چطور می شود آدمی ، طبیعت به این زیبایی را نبیند !
چطور می شود حتی لحظه ای به آن فکر نکرد که می شود خودرو را لب جاده پارک کرد و چند ده متر را پیاده راه رفت ؟!
چطور می شود آدمی به خود این اجازه را می دهد که با خودرو تا لب رودخانه ، لب آبگیر. درون دشت و جنگل برود ؟!!

یعنی ما ملت اینقدر عقده ای هستیم که حتما باید وجود خود را به خودرو و لباس و ...به نمایش بگذاریم ؟!
برخی اگر امکانش باشد با خودرو تا قله دماوند و سبلان. تا قعر خلیج فارس و حتی کاخ تچر تخت جمشید خواهند رفت ؟!

آیا این طبیعت و این زمین و این ایران غیر از این است که مال ماست ؟!
به خود بیاییم .خودمان را دوست بداریم. طبیعت و ایران غیر ما نیست 🙏

ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49
#شادی اندیشمندانه
♻️داشتن تو لیاقت می خواهد

نمی خواهم مدام پای رسانه های مجازی ، دیداری و شنیداری بنشینم و دنیا و محیط پیرامون خود را رویایی یا سیاه چاله تصور کنم.
گاهی سفرهایی با دوچرخه و گاهی با خودرو و بیشتر اوقات دل به دل طبیعت داده  و گاهی با روستا و شهر گردی از هر حیث پیرامون خود را به چشم خریدار می نگرم .
زیبایی‌ها آنچنان بسیار است که نه تنها قلم بلکه زبان نیز از توصیف آن قاصر است .
از کوه های سربه فلک کشیده زاگرس تا البرز ،  از آذربایجان تا خراسان، از دریاچه ها تا رودها واز میوه های رنگارنگ سردسیری تا میوه های خوش عطر گرمسیری ،

از دره ها و کوهسارها ، تا آبشار های شمال تا جنوب ، از درختان هیرکانی تا جنگلهای بلوط و از روستاهای سنگی تا روستاهای مدرن ،
از چمنزارها تا دشت های وسیع کشاورزی ، از کوهستانهای سرد تا دشتهای کویری گرم. از سواحل جنگلی شمال تا سواحل زیبای منقش به رنگ خدای جنوب ،
از جاده‌ های باریکه تا بزرگراه ها  و از پلها و تونل‌های متعدد شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشیده ؛
با مردمانی مهربان و صمیمی شرق تا مردمان سخت‌کوش و هنرمند غرب ، از صنعتگران مرکز تا جنوب ، با گویش های متفاوت و آیین های یک دست با رقص هایی که ریشه در تاریخ و تمدنی دیرینه دارد .
سرزمینی به نام ایران بلند آوازه تر از هر دیاری ، شکیبا تر از سنگ خارا ، آزار دیده تر از هر مظلومی ...سالهاست ما را در آغوش دارد اما بی مهری ما ...!
جای جای این سرزمین اهورایی که گام گذاشته ام یک پرسش سخت ذهنم را مشغول کرده است که آیا ما لیاقت داشتن تو را داریم ؟! 
گویی همه دنیا در تو‌ خلاصه شده عصاره هستی در تو‌ هویدا شده ؛
ایران من :
کتابها در دلیری و شهامت و استقامت و زیبایی تو نوشته شده و واژگان در توصیف تو به رقص آمده ...
اما خوب که می نگرم ناسپاسی ها در حق تو روا داشتیم ... قیمتت را نشناختیم همواره تو را برای خود خرج کردیم ..زخمین و پر جراحات از بی مبالاتی و سنگ دلی ما ... به سکوت ایستاده ای ؛
تاریخت ، زمینت ، معادنت ، مردمانت ، فرهنگ متکثر و آیین پرشکوهت اندیشمندان و دانشمندان و فرهیختگانت آثار شکوه نیاکانت همه و همه ورای لیاقت ماست .

ایران من ، من فقط می توانم بگویم دوستت دارم ❤️
نه منزلتت را شناختم و نه ارج و قربی برایت قائل شدم .
شاید روزها و هفته ها بنشینم و در مورد دارایی های تو ، خندیدنها و گریه های تو ، دست و دلبازی های تو بنویسم تمامی نداشته باشد . خوب که در تو‌ می اندیشم نمی شناسمت ، پیدا و ناپیداهایت بسیار و چشم کوته بین ما محدود ، بایست سرتا پایت را طلا گرفت .
اما
آسمانت را تیره می کنیم تنت را زخمین ، رودهایت را به زباله می آلاییم و جنگلهایت را به تبر به یغما ؛
آب وجودت را خشک می کنیم و ناسپاسی ها روا می داریم ؛
مادر تمام ناشدنی ، ای همه سخا و کرم ، فرزندانت را به دلیری و دانایی وا دار

ای زیبا ترین مخلوق هستی ،« ایران » دورت بگردم و قدرت بشناسم.

ح-درویشی ✍️

#شادی اندیشمندانه
https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن روزِ خوب امروز است
کیفش را نکنی، از آن لذت نبری
مواظبش نباشی، می‌رود
روزهایِ خوب نمی‌آیند
می‌روند...

#شادی اندیشمندانه
https://t.center/darvishane49
آنچه که در این سفر چالشی و سخت و هیجان انگیز بیشتر از هر چیز دلچسب و شیرین بود توقف قطار چند هزار تنی در دل زاگرس خارج از ایستگاه برای سوار شدن یک شیرزن عشایر به همراه فرزندش بود .
فرصت را غنیمت شمردم و عکسی گرفتم حظ بردم و ساعاتی تا همین لحظه مهمان این نشاط و شادابی بودم. شاید این سفر کوتاه برای آرامش جان و دیدن زلال هستی ضرورتی بود وصف ناشدنی ؛
ح-درویشی ✍️
#شادی اندیشمندانه
https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شادی اندیشمندانه

♻️درفش امید

داشته های فرهنگی ، طبیعی و باستانی ایران است که امید به زندگی را دوچندان می کند .
این سرزمین اهورایی بدون تردید به مردمانی امیدوار ، شاد و با انگیزه وابسته است .

رنگ های پاشیده شده بر این دیار ،محصول هزاران سال کوشش و خیزش و فراز و نشیب است .
ایران به ما اجازه تیره روزی ، تیره پوشی و سیه فکری نمی دهد او ما ره گم کردگان را فرا می خواند تا گرداگرد درفش همواره رنگین امید و آگاهی ، شادی را به اهتزاز در آوریم .

این نماهنگ زیبا در این روز فرخنده تقدیم به نگاه زیبا بین و زیبا اندیش شما ؛

ح-درویشی ✍️

https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شادی اندیشمندانه

♻️جشن متفاوت فارغ التحصیلی دختران دانشگاه الزهرا بوشهر

نسل z نسلی محقق کننده شادابی در کوران محدودیت ها ، اخراج اساتید شجاع و اندیشمند و‌فضای بسته و مشمئز کننده ایدیولوژی مستبدانه ؛

حاکمیت زور بیهوده می زند هزینه می سازد و بودجه ها بر باد می دهد .
این نسل و نسل آلفا دودمان استبداد و یکسویه نگری و طالبانیسم را دود می کند.

شادی اندیشمندانه مفهومی نیست که بتوان با خط کشی و داغ و درفش در حصار کرد. ویا با قصه های فریبنده و رفتارهای گزنده به اندوه بدل کرد .
در تقابل بین مدنیت و استبداد دینی ، این مدنیت است که با ابزارهای بهتر و جذابتر و با هویت تر گوی سبقت را خواهد ربود .

شاد باشید دختران پر شور و شجاع که فرزندان این سرزمین به مادرانی شاد ، فهیم و اندیشمند سخت نیازمند است.

ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49
پس از یک روز مفرح و با نشاط و‌پایان یک گلگشت و کوه‌پیمایی دل انگیز ، به اضطرار به مرکز شهر آمدیم .
و از کنار مصلی عبور کردیم نخستین چیزی که با دیدنش آدمی را ناامید و خجالت زده می کرد هزاران کیسه پلاستیکی آبی رنگی بود که به دست باد این‌سوی و آنسوی خیابانهای اطراف می چرخیدند و به هوا می رفتند .
نایلون هایی که مصرف جا کفشی برای نمازگزاران داشت .
چهره های عبوسی که نایلونها را در محوطه رها کرده بودند و به سرعت از نمازگاه خارج می شدند.
بیهوده نیست اگر بگویم بین شادی و نشاط با حفظ پاکیزگی محیط زیست ارتباط مستقیمی وجود دارد .
و بالعکس بین اندوه ‌و غم با عدم مسیولیت پذیری اجتماعی و محیطی ارتباط انکار ناپذیر ؛
پاداش نشاط و شادی ، پهنه ای از مهر است و پاکیزگی و نشاط ...
و پاداش غم و اندوه و‌ نفرت پراکنی ، گستره ایست از پیشامدهای بد و غم و اندوه ؛

خوب به تصویر بالا دقت کنید آغاز یک روز با طراوت با دوستانی با نشاط رویایی می سازد ستودنی ؛
این خود آدمی است که تصمیم می گیرد در کجای جهان هستی قرار بگیرد و کدام را انتخاب کند غم را یا شادی را ؛
ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49
#شادی اندیشمندانه
♻️گرد مهربانی خدا همه جا پراکنده 
و عطر بی پایانش همه جا گسترده
موجوداتش به مهر برخاسته و با مهر در  افشانده ؛
آدینه است و آسمان آبی و سپیدی برف بر سینه کوهستان انباشته و نازنین گل‌های تازه از زیر برف برخاسته ؛
و شرشر آب که گوش می نوازد و دل را می برد به بهشت رویاها و جاری می سازد قطره قطره برف غلتیده در آب روان ؛ 
همه چی و همه کس به نظاره نشسته ، نسیم باد نوروزی وزیده ، زمین جان دوباره یافته ، نفس به نفس  ذره به ذره  فریاد تسبیح سنگ ها و نباتات و خزندگان و پرندگان به آسمان برخاسته ؛
آسمان آبی ،کوهستان سپید و اندک رنگی از طلوع دوباره زندگی ؛
آدینه را بر مهر بنا کردیم و مهربانی را گستراندیم. و در محبت را بیش از پیش گشودیم .

دور از  هیاهوی سیاه شهر ،  بد کس نخواستیم  رنگارنگ پوشیدیم  شاد گفتیم و شاد خندیدیم .

هستی همه مهر است و‌ پاکی  لبخند هست و شادمانی ؛

🔸نشنیدن بوی طراوت و عطر خوش زندگی  نه از نقصان هستی است نه از کاستی هستی بخش ، بلکه شامه ها را به بد آلودیم .گوش ها را به بد عادت دادیم و زبان به بد باز چرخانیدیم و چشم ها را از دیدن زیبایی ها محروم کردیم .
زندگی ساده است و ارتعاشاتش بسیار ؛

سادگی را رها کردیم. زنجیرها به پای و ذهن خود بستیم  و دیگر هیچ از عطر خوش هستی نچشیدیم.
حصار بلند تاریکی را برافراشتیم  خود را از دیدنی ها محروم کردیم و هزار هزار گلایه از پی هم ، اوقات خوش را به کام خویش تلخ کردیم .
پنجره ها را باز کنیم  از شعار زدگی ، دشنام ، سیاه پوشی حذر کنیم  برای هم زندگی طلب کنیم .
در انتخاب زشت و زیبا ، درست و نادرست ،  راستی و ناراستی ،  صداقت و دورویی و کمال و وبال ، بنده فطرت پاک خود شویم .

زندگی کوتاست کام خویش و دگران به نکوهش و به اخمی و به کینه مکدر نکنیم و خود خود را به بیهودگی نفروشیم و قربانی تقلید از ناکسان نشویم . ببریم زنجیر اسارت را و بسپاریم خود را به دامان طبیعت و آنچه آفریدگار هستی از شادی بنا نهاد .

ح-درویشی ✍️.  آدینه ۱۷ فروردین ماه

#چشمه فرشه
#شادی اندیشمندانه
https://t.center/darvishane49
♻️شادی اندیشمندانه

خدای را سپاس اندک فرصتی دست داد تا به دیار مردمانی سلحشور و ساده دل و مهربان سفری داشته باشم .
🔸طبق معمول در نخستین گام ، به دیدن یک مکان تاریخی ( قلعه #فلک الافلاک) رفتم  دژی مستحکم و سرد و گرما چشیده  و میزبانی مهمانان کرده و استقبال و بدرقه ها دیده ؛
بر فراز تپه ای سنگی در جوار #خرم رود با چشم اندازی خیره کننده قرار داشت که صد البته ناخودآگاه هر مسافر و بیننده ای را به تحسین وا می داشت .
ازدحام جمعیت برای خرید بلیت و بازدید از این اثر باستانی ستودنی بود  بچه ها و جوانان علاقمند به تاریخ این سرزمین کهن امید را هر چه بیشتر به آینده این سامان در دلم شعله ورتر کرد .
وارد شدیم و پس از عبور از حیاط و معبر ورودی قلعه ، به سرسرا که با سلیقه خوب میراث فرهنگی #خرم آباد موزه ای در خور تعبیه شده بود بازدید را آغاز کردیم ...

علاقه و شکیبایی جمعیت بازدید کننده در بازدید  از اتاق ها و محفظه های آثار تاریخی معرف دوره های مختلف مرا به وجد آورده بود .
لذت این سفر کوتاه نه با دیدن آثار طبیعی خرم آباد بلکه با دیدن مردم مشتاق تاریخ و تمدن ایرانی دوچندان شد .
روسری لری ( ُلوَنی) بر سر دختران  خودنمایی می کرد.  آشنایی با پوشش ، گویش و سبک زندگی مردمان لر جالب توجه و تاریخ دلاوری آنها را آشکار می کرد .

🔸سال گذشته در مورد #شادی مصرانه مطلبی نوشتم تا راه چاره ای باشد برای مقاومت مدنی در برابر اندوهگین سازی با فقر و اجحاف سیاسی ، اجتماعی ،
  که خوشبختانه مردم این راه را به خوبی یافتند و در عین حالی که مشکلات اقتصادی و ستم های اجتماعی را با پوست و استخوان لمس کردند اما تسلیم شرایط نشده از هر فرصتی برای استمرار شادی بهره بردند .

نوروز امسال با دیدن خیل عظیم بازدید کنندگان از حافظیه و تخت جمشید و نقش جهان و نقش رستم و چهل ستون و هگمتانه و بیستون و کاخ آپادانا و گلستان ...  وبرابر اظهارات وزیر میراث فرهنگی و گردشگری در ۵ روز نخست سال ، بیش از ۳میلیون نفر از اماکن تاریخی و باستانی در سراسر ایران بازدید داشتند . به وجد آمدم و به ایرانی بودن و تسلیم ناپذیر بودن مردمان افتخار کردم .

🔸این آمار خیر کننده و در نوع خود بی نظیر است .
حتم دارم مردم پس از عبور از #شادی مصرانه
در پی یافتن و ترمیم هویت چند هزارساله نهفته در دل و جان سرزمین خود هستند .
سرزمینی که نیاز به جعل و کپی برداری و هویت سازی نیست  جای جایش تاریخ است و رویدادهای خرد و کلانش از آدمی ،تاریخ و مدنیتی سیار می سازد .
امسال را سال #شادی اندیشمندانه می نامم
شادی که با احترام به سنن پیشینیان ، آثار بجای مانده از نیاکان و حفظ طبیعت چهارگانه و بی بدیل موروثی از گذشتگان همراه خواهد بود .
پیش تر دگرگونی پندارها و رفتارهای مردم کند و به سختی در حال وقوع بود.
اما این روزها و سالها به دلایل بسیاری که مهمترین آن بازگشت به خویشتن و مبارزه مدنی در برابر خصم جهل است سرعت بیشتری به خود گرفته و شکوفایی و تحقق مدنیت غیر قابل انکار می نماید .

ایرانیان ،  #شادی اندیشمندانه مبارکتان باد

ح-درویشی ✍️ ۱۴۰۳/۰۱/۱۴

https://t.center/darvishane49