عذر گناه و غرق گناه
«من غرق گناهم، تو عذر گناهی.» (+)
امشب را به این دوگانهی متضاد که در ترانهی «پیک سحری» میاندیشم. ترانهسرا چه هنرمندانه «عذر گناه» را روبهروی «غرق گناه» داده. آهنگ هردو هم مشابه است. راستی اگر ما جای او بودیم چه میآوردیم؟ ابتداییترین چیزی که به ذهن آدم میرسد «گناهکار» و «بیگناه» است. اما ساختن دو متضاد، آن هم با آهنگ یکسان با یک فکر ابتدایی شدنی نیست. این خود ایدهی یک تمرین سخت خوب است. بیایید یک واژه را انتخاب کنیم و پسوپیشش چیزی اضافه کنیم تا دو عبارت بسازیم که همآهنگ باشند و متضاد. اینجا ترانهسرا دست روی «گناه» گذاشته و «غرق» و «عذر» را به قبلش اضافه کرده تا دو متضاد بسازد. شما کدام واژه را برای این تمرین برمیگزینید؟
@darhammbar |
#یادداشت