🔺 بیلبوردها و تاکسیها«اسم این آقای دکترو میبینین. سر هر کوی و برزن روی بیلبوردهاس. دندونپزشکه. خودم سر چندتا چارراه دیگه هم اسمش رو دیدم به چه بزرگی... مثل همین که الان دیدین؛ نصف عرض خیابون رو پوشونده. یا اون بیلبوردا که دور میدون مثل پرده سینما
#تبلیغ پخش میکنن. یکی در میون اسم آقای دکتر میاد. لابهلاش تبلیغ یه رستوران لوکس یا بازار لوازم آرایش یا نمایندگی اتومبیله، اما از هردوتا یکی هم اسم آقای دکتره. به چه بزرگی. البته ماشاالله حتما ً کارش خوبه، خیلی پول در میاره که اینقدر تبلیغ میکنه»
اینها را راننده خوشروی تاکسی داشت بیوقفه تعریف میکرد. مسافر جلویی اخمی کرد و سر نخ را گرفت: «ساده نباش آقا. این میخواد مشهور شه. وگرنه مگه چقدر مریض لازم داره که اینقدر تبلیغ میکنه. از مردم پول میگیره که بیاد اسمشو بزنه روی در و دیوار خیابون. اینا از سالم نبودن مردم نون میخورن.»
راننده از در تلطیف فضا درآمد که: «حالا اینم مثل بقیه شغلها داره تبلیغ میکنه بنده خدا. چطور برای بقیه عیب نیست.»
مسافر جلویی باز اخم کرد: «بابا این دکتره. فرق نداره؟»
تقریباً رسیده بودم به مقصد. تا آمدم بگویم «ممنون پیاده میشم»، خانم میانسالی که کنارم نشسته بود سرش را بالا آورد و بلند گفت: «امسال انتخابات مجلسه. اینا به اسم مطبشون دارن از پیش تبلیغ میکنن.»
پیاده شدم.
حیرتزده پیاده شدم.
چه حرفها که نیست بین مردم. چه حرفها که ما نمیشنویم هیچکدامش را. شیشه ماشینهایمان بالاست و کولرهایمان روشن. پول میدهیم و تبلیغ میکنیم. بیخبر از شکافی که بین صنف ما و مردم کوچه و خیابان تعمیق میشود. و این
تبلیغات، خدمات ما را در نظر مردم روزبهروز به چلوکباب و خشکبار و لوازم آرایش و پوشاک و اتومبیل شبیهتر میکند: کالایی شدن خدمات [دندان]پزشکی.
📍پینوشت: این گره با توصیه اخلاقی گشوده نخواهد شد. قوانین و موازین درونصنفی
#تبلیغات_دندانپزشکی را باید هرچه سریعتر و هرچه جدیتر، تدوین، تصویب و اجرا کرد.
پایگاه خبری دندانه
@dandanechannel