کافه کتاب

#قیدار
Канал
Логотип телеграм канала کافه کتاب
@cketabПродвигать
3,51 тыс.
подписчиков
1,99 тыс.
фото
13
видео
582
ссылки
ادمین : @baahaaram ادمین بخش کتاب: @NeginMRF ( تبادل فقط با کانال های همسو +7) "با پوزش، فعلا تبادل تکی نداریم، تماس نگیرید"
Forwarded from Deleted Account
اگر تنهایی زن بوی اشک می‌دهد، تنهایی مرد همیشه بوی خون می‌دهد.

#قیدار | #رضا_امیرخانی | @CKETAB
سلام 🌹

این هفته هم گذشت با کتاب #نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد .
لطفا اگر نقد یا نظری درباره ی این کتاب دارید، تا پایان فردا، در گروه ارسال فرمایید. دوستانی که عضو گروه نیستند لینک را از @seyyeds بخواهند.

نظرسنجی #کتاب_هفته آتی از امروز، با سه کتاب زیر، شروع و تا پایان جمعه، ادامه خواهد داشت. لطفا گزینه ی انتخابی خود را به آیدی @nazarsanjiCKETAB ارسال نمایید.

#گزینه_1 #قیدار نوشته‌ی رضا امیرخانی
#گزینه_2 #سمفونی_مردگان نوشته‌ی عباس معروفی
#گزینه_3 #جزء_از_کل نوشته‌ی استیو تولتز

با کلیک روی نام هرکتاب به پیام معرفی آن هدایت خواهید شد.
روال کار برای دوستان جدید:
نظرسنجی» معرفی کتاب منتخب » مطالعه کتاب طی یک هفته (ارسال گزیده های کتاب طی هفته به آی دی @abbasi6232 ) » ارائه نقد و نظر در دو روز پایان هفته (در گروه کافه کتاب)

از همراهی شما خوشحالیم🌹
قیدار
نویسنده: رضا امیرخانی
ناشر: افق

اشتیاق، هیجان، لذت، مدارا، سردرگمی؛ این همه حس هایی است كه با خواندن رمان رضا امیرخانی، قیدار، تجربه خواهید كرد. اشتیاق خواندن داستانی از نویسنده «من او» و «بی وتن» بعد از 6 سال. هیجان از شروع نامتعارف داستان با فصلی تحریك كننده؛ «مرسدس كوپه ی كروك آلبالویی متالیك» و ادبیاتی شوق آور؛ «به ارواح خاك آقام می خواهم ت... نقل لوطی گری نیست. نه تاریخ ت برام مهم است، نه جغرافی ت؛ نه به پشت و روی سجل ت كاری دارم، نه زیر و روی حرف مردم...». لذت از پیش روی آرام داستان و عمق گرفتن شخصیت ها و بازی گرفتن كارگردان از كلمات. مدارا با یكنواخت شدن داستان از جایی به بعد و سردرگمی از نفهمیدن سرنوشت شخصیت اصلی داستان و اصرار نویسنده به غیب كردن او.

رمان «قیدار» چند ویژگی مهم دارد كه آن را شاخص می كند؛ در این برهوت مردانگی و قحط فتوت، از مرام و مردی و مردانگی و جوان مردی می گوید. آدمی را تصویر می كند كه فقط به حرمت «رفاقت» پای رفیق اش می ایستد، آدمی كه معتقد است اما اعتقادش را به اطرافیان حقنه نمی كند، آدمی كه به دیگران مجال می دهد برای اشتباه و برای جبران، آدمی كه رگ گردنش برای بی غیرتی و نامردی باد می كند، آدمی كه با قوی سخت می گیرد و با ضعیف آسان... «قیدارخان» واجد همه مردانگی هاست و آن طور كه رمان تصویر می كند، محبوب اطرافیانش. او آن قدر دوست داشتنی هست كه همه را جَلد خودش كند و هر كس، از هر كجا كه رانده و مانده شود، به او پناه بیاورد.

امیرخانی حق دارد! در این قحط مردانگی و برهوت فتوت، سخت است پیدا كردن امثال قیدار و حال كه را پیدا كرده، نباید از دستش بدهد؛ قیدار باید گم می شد تا شاید روزی دوباره پیدا شود. نویسنده ای كه فراستش را دارد كه «جانستان كابلستان»-اش بشود پاسخ به درخواست های مكرر و بی جا برای موضع گیری درباره مسائل انتخابات 88، حتما مترصد فرصتی است كه «قیدارخان» را جانی دوباره بدهد. باید منتظر ماند...

#گزینه_1 | #قیدار