#معرفی_کتاب #نمایشگاه_کتاب #کتاب_ویژه #دختری_در_قطار #پائولا_هاوکینز #مهرآیین_اخوت #نشر_هیرمند ریچل هرروز سوار قطاری خاص میشود. هرروز از کنار خانههایی میگذرد که زمانی یکیشان خانهی خودش بوده. هرروز بچهی شوهر سابقش را میبیند. هرروز میبیند که خانهاش را تغییر میدهند. هرروز غمگین و خشمگین میشود. ریچل هرروز سوار قطاری خاص میشود. هرروز امیدوار است زن و مرد همسایهشان را ببیند که
در نظر او زوج بینقصی هستند. هرروز حس میکند که بهتر میشناسدشان. حتا اسم برایشان گذاشته: «جس و جیسون.» زندگی جس و جیسون نقطهی مقابلِ زندگیِ سابق اوست که به طلاق و آشوب انجامید.
داستان کتاب:
دختری به نام ریچل که دایم الخمر هست و این دائم الخمری اش زمانی شروع شد که متوجه شد نمی تواند بچه دار شود.
او هر روز و هر شب
در قطاری که بین راه محل کارش تا خانه اش هست، از کنار خانه قدیمی خود که با همسر سابقش به نام تام
در آن زندگی میکرد میگذرد، چهار خانه آن طرف تر هر بار زوجی را میبیند که بینهایت هم را دوست دارند و برای آن ها اسم های مستعار میگذارد تا اینکه ...
ریچل هرروز سوار قطاری خاص میشود. هرروز از کنار خانههایی میگذرد که زمانی یکیشان خانهی خودش بوده. هرروز بچهی شوهر سابقش را میبیند. هرروز میبیند که خانهاش را تغییر میدهند. هرروز غمگین و خشمگین میشود. ریچل هرروز سوار قطاری خاص میشود. هرروز امیدوار است زن و مرد همسایهشان را ببیند که
در نظر او زوج بینقصی هستند. هرروز حس میکند که بهتر میشناسدشان. حتا اسم برایشان گذاشته: «جس و جیسون.» زندگی جس و جیسون نقطهی مقابلِ زندگیِ سابق اوست که به طلاق و آشوب انجامید.
@CKETAB