Смотреть в Telegram
🔚 حماسه‌‌ در مقابل سنوار حرفی برای گفتن ندارد! ✍🏻 #مهدی_کریمیان اِی پناهگاه زاده؛ تو در آن ویرانه به یادِ کدام آبادی بودی؟ مرغِ فکرت به کجا سرک می‌کشید؟ مأوا در کدام قله داشت؟ کدام خدا را در مقابلت خلوت کرده بودی؟ در دل با او چه می‌گفتی؟ هستی؟ نیستی؟ چونی؟ چرایی؟ پریشانم؟ حیرانم؟ درمانده‌ام؟ سرگردانم؟ دیدی؟ شنیدی؟ کجایی؟ کجایم؟ خوبم؟ خیرم؟ تمامم؟ کمالم؟… راستی فرشتگانش را به تماشایت فرستاد؟ همانانی که با دیدنت زبان به اعتراض گشودند که این چه موجودیست آفریدی که در زمین خون می‌ریزد و همی فساد کند. زمینی از غبار اندود و زمانه‌ای از شرم خاموش. دیدی در امتداد تاریخی؟ تاریخی به درازای چند هزار سال. مگر زبانم لال زبانت لال بود که عنانش را با چفیه گرفته بودی و با چشم سخن می‌راندی؟ مگر نمی‌دانستی که چشم دریچه‌ی جهان باطن است؟ می‌خواستی بخت‌النصرها و تیتوس سزارهای جهان‌بین فقط به باطنت نظاره کنند؟ حتی نامحرمان؟ حجت تمام کردی، حتی بر نامحرمان. دیدی در امتداد تاریخی؟ تاریخی به درازای چند هزار سال. حبِّ خاک از ایمان است و تو از آن خاک. سیمی که به بازوی بریده‌ات بسته بودی حصاری بود بر این خاک. خاکِ بلا. خاکِ غربال. خاکِ پاکان. خاکِ معراج. خاکِ طور. خاکِ سینا. خاکِ مبارک. خاکِ متبرک. خاکِ ارشاد. خاکِ اولْ قبله. ارض المقدسه. دیدی در امتداد تاریخی؟ تاریخی به درازای چند هزار سال. چوب در دستت تمثیل عصای فرعون‌کش بود؛ موسیٰ‌وار. تو تجسد روحِ زمان بودی؛ عیسیٰ‌وار. عطر و کتاب دعا و تسبیحت، نشان از ثروت خاتم داشت؛ احمدوار. غرشِ چشمانِ مصممت هراس‌افکن بود. علی‌وار. تو آتشی بر ظلمتِ غیرت و مردانگی بودی؛ یحییٰ‌وار. دیدی در امتداد تاریخی؟ تاریخی به درازای چند هزار سال. #یحیی_سنوار 🔻 @Citizenshiprights57
Telegram Center
Telegram Center
Канал