فیلمِ Kinds Of Kindness یا انواع مهربانی، آخرین ساختهی یورگوس لانتیموسه که میشه توی اون ذراتی از آثار گذشتهش رو دید که یک کلِ جدید رو تشکیل دادن. فیلم روایتکنندهی سه قصهی متفاوت، بر پایهی روابط پیچیدهی انسانیه که با یک نخ به هم متصل هستن. بازیگرهای اصلی فیلم کرکترهای اصلی هر سه قصه رو تشکیل میدن. قصهی اول، The Death of R.M.F، قصهی کرکتریه که زندگیش کاملا در اختیار رئیسشه و از خواب و خوراک تا رابطهی جنسیش با همسرش رو کنترل میکنه و زمانی که این کنترل از بین میره، زندگیش از هم میپاشه. پر واضحه که بخش اول در نکوهش سیستمیه که از آدمها فرمانبردار و ربات میسازه تا جایی که عقلانیت خودشون رو از دست میدن. قصهی دوم، R.M.F is Flying، قصهی افسر پلیسیه که همسرش در یک سفر تحقیقاتی دریایی گم میشه و زمانی که بعد از مدتی پیدا میشه، باور داره که این زن همسر واقعیش نیست. پارت دوم به فروپاشی روانی و از دست دادن هویت اشاره داره. پارت سوم، R.M.F Eats a Sandwich، قصهی یک فرقهی عجیبه که براساس پیشگوییها به دنبال زنی هستن که قادر به زنده کردن مردههاست. توی این فرقه آدمها تحت شرایط خاصی زندگی میکنن و با هم ارتباط دارن. میشه گفت پوینت پارت سوم به قدرتِ اعتقادات و باورها و انتظار برای یک ناجی اشاره داره. اتصال این سه قصه به هم از طریق کرکتر R.M.F هست که برای اسپویل نشدن چیز بیشتری نمیگم. روایت این سه قصه و فضای ساخته شده، اغراقآمیزه. روابط جنسی، وابستگیها، اکتها و مکالمات، تقریبا هیچکدوم به جهان واقعی نزدیک نیست اما به این معنی نیست که وجود هم ندارن. صرفا روی بخشی از جامعه فوکوس شده که در دید عموم نیست اما به نحوی وجود داره. فیلم خشک و خشنه و با اینکه توی ژانر دارک کمدی دستهبندی میشه، با هیچکس شوخی نداره. اومده که آزارت بده و حالت رو به هم بزنه تا باعث بشه فکر کنی و چیزهایی رو زیر سوال ببری. بازیهای خیلی خوب و یکدستی داره، خصوصا جسی پلمونس که برندهی بهترین بازیگر جشنوارهی کن هم شده. از نظر بصری مثل تمامی فیلمهای لانتیموس، قابهای منحصر به فردی داره و زیباست. در مجموع، فیلم خوشساختیه، ولی یک خوشساختِ بدِ دوست نداشتنی. فیلمی که از دیدنش احتمالا پشیمون نمیشی اما دلت هم نمیخواد دوباره ببینیش. تصمیم با شماست.