🔸حزبالله لبنان جزو عالم تشیع
✍🏼آلیستر کروک/ برگردان: شبنم کاظمی
🔺چشمانداز ایران: آقای آلیستر کروک، نویسنده مقاله حاضر به مدت سی سال در سازمان امنیتی انگلستان MI6 کار کرده و پس از بازنشسته شدن عمر خود را در جهت صلح در خاورمیانه گذرانده است. وی مشاغل مختلف زیادی داشته که مورد تأیید کارشناسان سیاسی-راهبردی میباشد. رسانههای غرب تلاش دارند که لبنان را نیابتی ایران به شمار آورند، ولی آلیستر کروک نظر دیگر و مغایر با رسانهها دارد. به نظر می رسد این مقاله مکمل و در راستای گفتوگوی پرفسور جان میرشایمر با تلویزیون Global Peace TV درباره بحث آتشبس میان لبنان و اسرائیل با عنوان «شکست اسرائیل در مقابل حزبالله لبنان؛ درخواست آتشبس» میباشد. مطالعه این دو مقاله را به خوانندگان چشماندار ایران توصیه میکنیم.
✅جامعۀ شیعه در جنوب لبنان، با مدارس، دانشگاهها و خانههای خود، نقش مهمی در تأسیس دولت ایرانی در سال ۱۵۰۱ایفا کرد. این لبنان بود که وارد شد و معماری اصلی دولت ایرانی را ساخت؛ بنابراین، اعضای حزبالله به هیچ وجه خود را شاخهای از ایران نمیدانند. آنها خود را بهطور کامل بخشی از جامعۀ شیعه و دنیای شیعه میدانند، چون لبنانی هستند. همیشه میبینم که بسیاری از غربیها این موضوع را به اشتباه تفسیر میکنند. گاهی اوقات تهران از حزبالله مشاوره میگیرد، نه حزبالله از تهران. این یک تعامل دوطرفه است. هر دو به یکدیگر احترام میگذارند. هرکدام تخصص خود را دارند. ایران یک چشمانداز استراتژیک دارد که ممکن است در برخی جنبهها متفاوت باشد، اما اغلب با حزبالله همپوشانی دارد؛ بنابراین رابطه بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که معمولاً به نظر میرسد. حزبالله صرفاً از ایران دستور نمیگیرد. آنها خدمتکار نیستند که ایران از آنها استفاده کند… این یک سوءتفاهم کامل است.
✅شیعیان پانصد سال در جنوب لبنان مستقر بودهاند. اینکه اسرائیل بتواند بهسادگی آنها و حزبالله را به سمت دیگر رودخانه لیتانی منتقل کند، ابلهانه است. اسرائیل میگوید «ما شیعهها و حزبالله را از جنوب به سمت لیتانی منتقل خواهیم کرد». آنها پانصد سال آنجا بودهاند. فکر نمیکنم برنامهای برای رفتن به جای دیگری داشته باشند. آنجا خانهشان است. شمال لیتانی درواقع یکی از قسمتهای کوچک لبنان است که به هر حال نسبت به حزبالله رویکردی خصمانه دارد، چون در سمت ساحلی، سنیهای نسبتاً رادیکالی مستقر هستند. آنجا بیشتر سرزمین حریری و بعد دروزیها است که بازیهای سیاسی پیچیدهای دارند. برخی از آنها در ارتش اسرائیل هستند و خدمت میکنند و شهرت بسیار بدی دارند. بقیۀ آنها که از اسد حمایت میکنند، بسیار وفادار هستند و در سوریه شهرت خوبی دارند. مطمئنم وقتی این پیشنهادها مطرح میشود، مردم حتی به آن فکر نمیکنند. فرستادن آموش هوخشتاین به لبنان نشاندهندۀ درک نادرستی از سیاست است.
✅مردم اینطور فکر نمیکنند. من چند سال در لبنان زندگی کردهام. این کار غیرممکن است. چه کسی حزبالله را از جنوب بیرون میکند؟ مگر اینکه نیروهای خارجی را وارد کنید که در این صورت منجر به جنگ خواهد شد؛ اما چه کسی آنها را بیرون میکند؟ یونیفل این کار را نخواهد کرد. ارتش لبنان عمدتاً سربازان وظیفهای دارد که بسیاری از آنها هم شیعه هستند. چیزی که آنها نمیفهمند این است که شیعهها تاریخی طولانی پر از رنج و کشتار را پشت سر گذاشتهاند. شیعهها حدود نهصد سال پیش بر کل منطقه تسلط داشتند؛ یعنی همه جا شیعه بود؛ و سپس سنیها و خلیفههای سنی آنها را سرکوب کردند. در آن زمان مصر نیز شیعه بود. شیعهها در زمان سرکوب اجازه نداشتند به مساجد خود بروند.
✅وقتی دو سال پیش حماس هوشمندانه تصمیم گرفت واقعۀ ۷ اکتبر را «طوفان الاقصی» بنامد، باید حدس میزدید. آنها آن اتفاق را با الاقصی نمادین کردند. چراکه آنجا نه متعلق به سنی است، نه شیعه، نه وهابی، نه اخوان المسلمین. متعلق به اسلام و تمدن اسلام است که بیش از هزار سال دوام داشته است. پس از آن شاهد جرقۀ ملیگرایی بودیم که از دهۀ ۱۹۵۰ با سرکوب بزرگ جمهوریهای عربی بعثی و سوسیالیستی خاموش شده بود. این سرکوب نتیجۀ سند «پاکسازی» بود که افرادی مانند ریچارد پرل و دیگران تولید کرده بودند تا با پادشاهان و امیران علیه جمهوریهای عربی سوسیالیستی متحد شوند، چون آنها را خیلی نزدیک به روسیه میدیدند. ویلفویتز بسیار نگران ارتباطات آنها با روسیه بود.
تاریخ انتشار: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴- ۹ آذر ۱۴۰۳
برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس
https://B2n.ir/m89b72 مراجعه کنید.
@cheshmandaz_iran