#به_نام_تنها_خالق_هستی#عشق_پاک_من#قسمت۷۹#نویسنده مریم.ر
چشمام پر اشک شده بود ؛ محمد منو دید نزدیکم شد دستمو گرفت و یواش بهم گفت
_خانومم لطفا گریه نکن ؛ طاقت اشکتو ندارما خودت که میدونی
_دلم برات تنگ میشه
😔نگرانتم
😢_عزیزم مگه نگفتی منو سپردی دست خدا؟
_قول بده مواظب خودت باشی
😔خودم میدونم آرزوت شهادته اما اگه بری و برنگردی هیچوقت حلالت نمیکنم
😭_مریم جان این چه حرفیه آخه . گریه نکن بچمونم ناراحت میشه . حیف شد دلم میخواست قبل از رفتنم ببینم بچمون دختره یا پسر حالا اشکال نداره اگه شد از اونجا بهت زنگ میزنم . دیگه کم کم باید برم کاری نداری خانومم
_محمد
_جون محمد؟
_بچمون پسره
_جدی؟
😃از کجا میدونی
_رفتم سونوگرافی میخواستم غافلگیرت کنم
😊_یه دختر یه پسر چقدر عالی
😍خدایاشکرت
_همه چی خوبه فقط تورا کم دارم
😔_مریم خانوم عزیزم دلم میگیره غمگینی
_باشه عزیزم
_مریم من یه اسم برای پسرمون انتخاب کردم . اگه تو هم موافقی بزاریم
_چه اسمی؟
_امیرعلی . بنظرت خوبه؟
_قشنگه
😊👌_دلم نمیخواد باهات خداحافظی کنم . ولی باید برم . مواظب خودت و بچه هامون باش عزیزم
_محمد
_جون محمد؟
_دوست دارم
_ما بیشتر
❤️محمد رفت دوباره برگشت و دست تکون داد ؛ از پشت سر به محمد نگاه میکردم ؛ خدایا عشقمو به تو سپردم خودت محافظش باش
😔به روایت زهرا...
_خب زهرا خانوم کاری نداری؟
_چرا دارم
_بفرمایید
_اول اینکه مواظب خودت باش دوم اینکه اگه شهید شدی سلام منو به امام حسین برسون
😔 و اینکه قول بده که اون دنیا منتظر ما بمونی
_عزیزم مگه میشه من تو و دخترمونو فراموش کنم؟فقط جان علی غصه نخور
_آخه نمیتونم ولی چشم سعی خودمو میکنم
😔_زهرا جان منو حلال کن اگه توی زندگی یموقع کاری کردم که ناراحت شدی
_علی این چه حرفیه
😡من تو زندگیم با تو به جز خوشبختی و خوبی چیزی ندیدم . تو منو حلال کن
😭_خانوم منم جز خوبی از تو چیزی ندیدم . فقط خواسته ایی ازت داشتم . دخترمونو درست تربیت کن دلم میخواد یه دختر باحجاب و با ایمان بشه درست مثل خودت
_علی خیلی دلم برات تنگ میشه
😭_منم همینطور . من دیگه باید برم با اجازت . مواظب خودتون باشید یاعلی
علی رفت و من اشکم جاری شد نمیدونم چرا اینقدر دلواپس بودم
😢«تــ
❤️ــو» فَـردایـے !!
هَـمان ڪہ
بــاید به خاطـــرَش زِنده بِمــانم...
ادامه دارد....
@Chadorihay_bartar