🌺

#زندگی_نامه
Канал
Социальные сети
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала 🌺
@chadorihay_bArtarПродвигать
16
подписчиков
5,69 тыс.
фото
693
видео
587
ссылок
❀﴾﷽﴿❀@o0o0o00o0oO تبادلات🔃 @mim_faraji69
#زندگی_نامه
@chadorihay_bartar

سید محمد(میلاد)مصطفوی فرزند سیدهاشم
اهل همدان (شهرستان بهار)
متولد ۱۵اردیبهشت سال ۱۳۶۵

مهندس عمران وشهر سازی و از بسیجیان گردان ۱۶۵ امام حسین علیه السلام شهرستان بهار بودند.

عضو سازمان نظام مهندسی و در پروژه آزادراه ساوه - همدان که به آزادراه کربلا معروف هست دو سال مشغول به کار بودند.

آزمایشگاه بتن هم کارمیکردند ومهندس ناظر ساخت چند پل شهری بودند.

بسیجی بودند.
اکثر شبها دنبال کارهای بسیج بودند.هرسال ۵اسفندتا ۲۵فروردین تو اردوهای راهیان نور خادم الشهدا بودند.
مدت ۱۲-۱۳سال خادم بودند.
اکثرااردوگاه شهید درویشی خادم بودند.

اهل ورزش وباشگاه بودند.
کمربندمشکی جودو داشتند
و درورزش های رزمی مقام دوم
و در جودو مقام سوم کشور رو به دست آورده بودند. در ورزش زورخونه ای هم شرکت داشتند.

شهید موردعلاقه شون و الگوی ایشان شهید زین الدین بود..عکس شهید زین الدین رو لباسشون چاپ کرده بودند و همیشه زیرلباسشون می پوشیدند.

شوخ طبع ،مهربان و دلسوز بود
اگر کسی از ایشان کمکی می خواست دریغ نمی کرد..باجوانان ونوجوانان شهر با مهربانی برخورد می کرد
با ادب و با حیابود..به پدرو مادرشان خیلی احترام می گذاشتند..خیلی تلاش کردکه اعزامش کنند سوریه. حتی گفته بود خودم هزینه بلیط هواپیما و مخارج خودم رو می پردازم فقط من رو با خودتون ببرید...روزی که گفتندمی تونی بری ازخوشحالی سرازپا نمی شناخت.

۲۹ساله شون بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیه به سوریه رفتند.
دشمن ملعون درحال پیشروی بود که توسط تک تیرانداز مورداصابت گلوله از ناحیه گلو شدند...

شهادتشون همزمان با ایام تاسوعا و عاشورا سال ۹۴ در جریان عملیات محرم در محور حلب (شقیدله )بود.

تاریخ شهادتشون ۲۵ مهر ۹۴

همرزمشون(شهیدسرلک) که می خواسته سیدمیلاد رو بیاره عقب زخمی می شه و نمی تونن بیارنش عقب پیکرشون دست داعشیهای حرامی می افته دست و پا و سر مطهر رو از تن جدا می کنند و با خودشون می برند.
@chadorihay_bartar
پیکرشون چند روز جلو آفتاب می مونه و کسی از محل پیکر خبر نداشته خود شهید گفته بود اگه یه وقت قسمت شد و شهید شدم جنازه ام رو نیارین عقب می خوام گمنام بمونم... به خاطر بیقراریهای پدرش و خواهرشون شهید عزیز میرن خواب یکی از دوستانشون و در خواب محل پیکرشون رو میگن و میگن
می خواستم گمنام بمونم ولی به خاطر بیقراری پدرم بیاید من رو ببرید .
بالاخره بعد از بیست و یک روزپیکر مطهرشون در میان عزاداران وارد کشور شددر چهاردهم آبان ماه ۹۴ در گلزار شهدای شهر بهار به خاک سپرده شد.
@chadorihay_bartar
(شادی روح پاک و مطهرشان صلوات)
@chadorihay_bartar
#زندگی‌_نامه_شهید_حسین_امیدواری

تاریخ تولد ؛ 1365/2/10
تاریخ شهادت ؛ 1394/10/21

محل شهادت؛حلب واقع در سوریه

شهید حسین امیدواری در شهرک ولیعصر تهران به دنیا آمد.

در سن 8سالگی به میدان معلم یافت آباد نقل مکان کردند و حسین عضو بسیج مسجد علی ابن موسی الرضا شدند و مدتی هم در کانون قرآن مسجد مشغول فعالیت شدند.

پس از کسب دیپلم علوم انسانی در سال 1385به خدمت سربازی رفتند.

در طول 2سال سربازی دو مرتبه سرباز نمونه معرفی شدند.پس از پایان سربازی مشغول به کار شدند.

در سال 1394متوجه شدند به سوریه نیرو اعزام می کنند و برای اعزام به سوریه ثبت نام نمودند.

در آخرین محرم زندگیش هم خادم هیئت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)در شادآباد شدند.

🌹هدیه به روح تمام شهدا صلوات🌹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸

🌷🌷🌷

#خصوصیات_اخلاقی_شهید_امیدواری

در طول 29سال زندگی دنیایی در هر کاری سعی می کرد رضایت خدا را مد نظر داشته باشد.

و باغیرت،رئوف ،مظلوم پناه بود.اگر دست به کاری میزد سعی می کرد به بهترین نحو آن کار را به پایان برساند.

فردی خوشرو و خوش برخورد بود.اگر کسی به کمک نیاز داشت تا آنجایی که می توانست به کمک آنها می شتافت.

در کارهایش بسیار صبور بود. شوخ طبع بود در حالی که باعث شکستن عزت نفس کسی نمی شد.
(هرگز کسی را مسخره نمی کرد)

🌷🌷🌷
#پیاده_روی_اربعین
#نقل_قول

در سال 1391به پیاده روی اربعین رفتند.در حالی که با کاروان رفته بودند می گفتند سعی می کردم جدا از گروه حرکت کنم و مداحی گوش می دادم،اما آنجایی که پاهایم درد می گرفت به یاد بچه های امام حسین گریه می کردم،هر لحظه خود را در صحنه حرکت کاروان از کربلا به شام می گذاشتم و به یاد امام حسین و اهلش با گریه حرکت می کردم.

سال بعد می خواستند دو مرتبه عازم کربلا شوند،اما هزینه سفرش را به خانواده ای که نیازمند بودند تقدیم نمودند و همان شب خواب دیده بودند در کربلا مشغول زیارت می باشند.

#شهید_حسین_امیدواری

حرف های عجیب شب عملیات...

#خاطره_همرزم
#شهید_امیدواری

شب قبل ازعملیاتی که بچه ها شهید شدند ما در اتاق فکر داشتیم برای بچه هاپست هایی را مشخص می کردیم و به شهید مرتضی کریمی که فرمانده بود گفتم اسم امیدواری را در این عملیات ننویسیم چون خیلی مطمئن است که شهید می شود،

در همین افکار بودیم که ناگهان شهید امیدواری به داخل آمد و گفت اسم من را باید بنویسید نکند بگویید این شهید می شود و اسمم را ننویسید من باید بیایم.

این سخن او همه را متعجب کرد زیرا اصلا خبر نداشت که ما در چه فکری هستیم و کسی هم از اتاق خارج نشده بود تا به او اطلاع دهد.


🌷 @chadorihay_bartar 🌷
#زندگی_نامه
#شهیدمحمدابراهیم_توفیقیان


شهید سروان محمدابراهیم توفیقیان در 1362در خانواده ای متدین و مذهبی در شهرستان اسفراین متولد گردید؛

تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فهمیده، دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مطهری، تحصیلات متوسطه را در هنرستان البرز و پس از آن تحصیلات دانشگاهی خویش را در دانشگاه پیام نور اسفراین در مقطع کارشناسی به پایان رسانید .

و پس از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و پس از پایان خدمت سربازی مدت کوتاهی در ایران خودرو مشغول به کار شدند،تا اینکه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شدند،و...


زندگی_نامه
#شهیدمحمدابراهیم_توفیقیان


شهید سروان محمدابراهیم توفیقیان در 1362در خانواده ای متدین و مذهبی در شهرستان اسفراین متولد گردید؛

تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فهمیده، دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی مطهری، تحصیلات متوسطه را در هنرستان البرز و پس از آن تحصیلات دانشگاهی خویش را در دانشگاه پیام نور اسفراین در مقطع کارشناسی به پایان رسانید .

و پس از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و پس از پایان خدمت سربازی مدت کوتاهی در ایران خودرو مشغول به کار شدند،تا اینکه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شدند،و...


زندگی_نامه
#شهیدمحمد_ابراهیم‌_توفیقیان

تا اینکه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شدند و در سال 1391 ازدواج کردند.

ثمره ازدواجشان یک پسر بنام محمد پوریا بود.

پدر وی از دوران طفولیت او را با اماکن مذهبی و با احکام دینی آشنا گردانید و این خصیصه تا زمان شهادت هر روز پر رنگ و پرفروغ در او نمایان بود؛

هر چند که این شهید والا مقام دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده بود اما از آنجایی که خاطرات شهدا و رزمندگان و دفاع از اسلام و اهل بیت در نهاد وی عجین شده بود،

با شنیدن جنگ نیابتی از سوی دشمن بویژه داعشی ها و تکفیری ها که کشور سوریه را به اشغال خود درآورده بودند،

غیرت دینی شهید او را به سمت آن دیار کشانده تا از حرم اهل بیت دفاع نماید...

و در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ به این کشور عزیمت نمودند و با از خود گذشتگی و ایثار سرانجام در عملیات آزادسازی منطقه نبل و الزهرا در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۱۲ به درجه رفیع شهادت نائل گردیدند.

«روحش شاد و یادش گرامی باد»🌹
خصوصیات_اخلاقی_شهید_توفیقیان🌺

شهید بسیار متشخص و #شوخ_طبع بودند .شخصیتی به دور از چاپلوسی و #ریا_کاری داشتند .با اعتماد به نفس و با غیرت بودند .بسیار #جویای_علم بودند ایشان حتی در منطقه جنگی هم از فرصتهای لازم دست از مطالعه بر نمی داشتند .همیشه به خصوص در دشواری ها باعث روحیه اطرافیان بودند. انسانی بسیار #صادق و #راستگو بودند و #قلب #مهربانی داشتند وهیچگاه باعث #رنجوندن کسی نشدند و به همین خاطر محبوبیت خاصی بین همه داشتند. بسیار #خوشـــــرو بودند .وهمیشه اگر کسی کار اشتباهی انجام میداد همان جا به اون شخص تذکر می دادند.به #بیت_المال خیلی حساس بود و همیشه از کمترین امکانات بیشترین استفاده رو می کردند .وبسیار #ساده زیست و به دور از تجمل گرایی بودند
#هــــــــــیچ وقت #غیبت نمی کردند و به نماز #اول_وقت خیلی اهمیت میدادند همیشه نمازش را #اول_وقت می خواندند .و همیشه #دوست داشتند #نماز را با #جماعت بخوانند ....
🌸مــدافـــع چــــادریــــم🌸



@Chadorihay_bartar