Смотреть в Telegram
اوگولینو و پسرانش اوگولینو شخصیتی از کتاب «کمدی الهی»ه که با چهار پسرش به ناحق زندانی شدن و بعداز تحمل گرسنگی در زندان و مرگ پسرهاش، جسد اونها رو می‌خوره: «چون شعاعی ناچیز بر آن غمکده تافت، به تماشای چهره‌ی آن چهار حالت خویش را دریافتم و از گرانیِ رنج، هر دو دست را به دندان گزیدم و آنان پنداشتند که من به‌خاطرِ میل به‌خوردن چنین می‌کنم؛ لاجرم از جای برخاستند و گفتند: "پدر، رنج ما را بسیار کمتر خواهی کرد اگر به خوردن ما تن دردهی؛ تو خود این گوشت‌های بی‌حاصل را به ما داده‌ای، و خود نیز آنها را از ما بازمی‌توانی ستاند." چون روز چهارم فرارسید، گادو خود را به‌پای من افکند و گفت: "پدرجان چرا یاری‌ام نمی‌کنی؟" این بگفت و بمُرد، و من در روزهای پنجم و ششم، همچنان‌که تو در اینجایم به چشم می‌بینی، به‌چشم خویش دیدم که آن سه تای دیگر نیز یکایک جان‌سپردند. آنگاه من که تقریبا نیروی بینایی را از کف داده بودم خود را به روی هر یک از ایشان کشاندم و با آنکه مُرده بودند، دو روز پیاپی آنان را به‌نام خواندم؛ سپس گرسنگی از رنج قوی‌تر شد...» [کمدی الهی، دوزخ، سرود سی‌وسوم] © Ugolino and His Sons, 1865-7. by Jean-Baptiste Carpeaux
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств