Смотреть в Telegram
Forwarded from What if God is not‌ what we think? (mamarez🧬)
#شهر_وحشت 🐦‍🔥 part 3🩻 رویا های من فقط رویا هستند. رویا های من فقط رویا هستند. با خود این را میگفتم پشت هم تکرارش میکردم ارام زمزمه میکردم. حالا رویایم چه بود؟ بیشتر زنده ماندن باید راهی پیدا میکردم. در خانه ام به صدا درامد و وقتی بازش کردم یکی از عضو های انجمن کوچکمان یک مرد با قد غیر معمول بلند، و موهای ژولیده و پلک هایی انقدر سیاه که چشمان آبی اش را زشت کرده بود گفتم:"ها؟ زودتر بگو نمیخوام ماه های اخر زندگی رقت انگیزم حتی یک لحظه اش هم هدر برن" دوباره گفتم"جان بکن دیگه" هیچ چیز نمیگفت و با چشمانش به روحم نگاه میکرد انگار که شرم اور رازهایم هم میدانست برگشت و شروع به حرکت کرد کجا میرفت؟ اصلا چرا در خانه ام را زد و داشت بدون هیچ حرفی میرفت با دستش اشاره کرد که دنبالش بروم . قدم قدم قدم قدم به جلو میرفتیمو هیچ نمیگفت انگار که لال بود با خود فکر میکردم نکند زبانش را بریده اند نکند یکی از شب ها که در خانه اش را کوبیدند و بر سرش فریاد زدند دندان هایش را روی زبان فشرده و تکلمش را از دست داده قدم قدم قدم قدم به جلو میرفتیمو هیچ نمیگفت به پل که رسید نشست بر روی پل آنسوی حصار ها را میشد دید حصار های کاخ پادشاه این شهر که گویا جشنی هم برپا کرده بودند بر آسمان منور پرتاب میکردند و شراب می‌خوردند میکوبیدند میرقصیدند کارهایی که هیچ کدام از ما اهالی معمولی شهر یک بار هم انجامش نداده ایم. بالاخره زبان باز کرد: "میدونی چرا جشن میگیرند؟" پرسیدم:"چرا؟" +"امروز پادشاه سیصد ساله می‌شود" صورتم سرخ شد رگ های کناره های سرم را حس میکردم. "چی؟" +"پادشاه امروز سیصد ساله می‌شود" فریاد زدم مگر میشود ما همه در پنجاه سالگی بمیریم و حتی نصف او هم سنمان نباشد.؟ اصلا از کجا این را میدانی که چند سال است زندگی میکند پاسخ داد "یکم فکر کن احمق بیش از دویست سال است که مردم در این شهر ترس کش می‌شوند و مخترع این نوع جان گرفتن هم کسی جز پادشاه نیست بعد شما مردم احمق فکر هم نکرده اید که یک جای کار میلنگد" راست میگفت ما تابحال به این فکر نکرده بودیم دلیلش چه بود؟ شاید انقدر سرمان گرم ترسیدن بود که حتی وقت فکر کردن هم نداشتیم،... اما حالا که توانستم بفهمم. این منصفانه نیست چرا ما بمیریم و پادشاه زنده بماند ، چرا نمیتوانیم طبیعی بمیریم چرا نمیتوانم پنجاهو یک سالگی را تجربه کنم؟؟ حتی اگر بمیرمم نمیخواهم پنجاه ساله بمیرم. باید کاری کنم. باید این را به همه بگویم. شاید رویاهای من فقط یک رویا نباشند گفتم: باید پادشاه را پایین بکشیم ، باید فصل جدیدی را شروع کنیم خندید
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств