"آتش، اندیشهی اورمَزد است (بُندَهش) ...اورمزد، آتش را از اندیشه آفرید و فروغش را از روشنی بیکران آفرید." (روایت پهلوی، ترجمهی مهشید میرفخرایی)
#دکترمهرداد_بهاربر این باورند که واژه ی #سدهربطی به عدد صد ندارد و در اصل، یک واژه ی #اوستاییست به معنای " ظهور، آشکارایی و پیدایی". ایشان نوشتهاند که در زبانهای ایرانی میانهی غربی، علاقهی بسیاری وجود دارد که اسم و صفت را با افزودن پسوند ak- به کار برند و بدین ترتیب وجود واژه ی معرّب "سذق" در عربی و ترکیب های "برسذق" و "نوسذق" که نام پنجمین روز بهمن است و در آن روز به استقبال جشن سده میروند، این حدس را تایید میکند و میرساند که چنین واژههایی در زبانهای ایرانی میانهی غربی وجود داشته.
گویا سده جشنی عمومی و فراگیر در دورهی ساسانی نبوده و کاملا زرتشتی نیست و در متون پهلوی نیز سخنی از آن به میان نیامده است. از متون اسلامی میتوان دریافت که پیش از اسلام جشن سده وجود داشته ست.
#مهرداد_بهارنوشتهاند که جشن سده در حقیقت جشن چله خورشیدست. یعنی چهل روز از شب چله که شب تولد خورشید ست، گذشته و آن را جشن میگرفتند و آتش برپا میکردند.
🔷در شاهنامه #هوشنگبا پرتاب سنگی به سمت مار قصد کشتنش را دارد؛ ولی سنگ بر صخرهای میخورد و از برخورد سنگ با آن، آتش پدید ار میگردد. آن روز را جشن میگیرند.
🔷#دکتر_مهرداد_بهارباور دارند که اسطورهای پشت این جشن ست. #هوشنگنماد آفریننده ، #مارنماد تاریکی، #صخرهایکه سنگ به آن برخورد میکند و آتش می جهد، نمادی از آسمان ست. آسمان در اوستا به معنی سنگ ست. شاهان هم به گونهای با خدایان در ارتباطند و " با پرتاب سنگ بر سنگ، آتش یعنی خورشید پدید میآید و مار یعنی تاریکی و آشفتگی از میان برمی خیزد."
گروهی دیگر نیز واژهی سده را برگرفته از عدد صد میدانند. در گذشته سال را به دو بخش تقسیم می کردند: تابستان هفت ماه و زمستان، پنج ماه. از آغاز آبان ماه تا دهم بهمن ماه، صد روز ست و بر این باور بودند که سرما پس از صدمین روز، رو به کاستی می گذارد و همین بهانه ای برای شادی و پایکوبی و آتش افروزی بود.
آتش افروختن رمزی از جادوی باز آوردن گرمای خورشید بود و همچنین یادآور بازگشت به آغاز و آفرینش دوباره. چرا که تاریکی را با آشفتگی نخستین که پیش از آفرینش بر جهان، حکمفرما بود، مرتبط میدانستند و آتش روشن کردن در دل شب بازگشت به تولدی دیگر به شمار میآمد.