هر چهمینای دل از مِهر تو سرشارتر است
رهزن چشم نظرباز تو عیّارتر است
عشق زندان شد و شادم که در این وادی درد
بُوَد آزادتر آنکس که گرفتارتر است
می نویسم غزلی تازه به اوزان وفا
که غم و رنج جهان بی تو دل آزارتر است
غم دوری تو داغی ست به هر مصرع دل
بر رُخ قافیه این غصّه نمودارتر است
من طلب دارم از این عشق جوانی را،،، پس
از چه دل با گذر عمر بدهکارتر است
می روم، دفتر اشعار مرا بعدِ وفات
بسپارید به هر کس که خریدارتر است
صبر رفت و غزل آخر شد و دل ماند و همین
چشمهایی که ز هجران تو بسیار،،، تَر،،، است#حامد_بیدل💞@boghzedargaloo