چشم های به اشک نشسته ام را می بندم .
#شب_قدر سالِ پیش را مرور می کنم...
رفته بودیم ختم یکی از بستگان برای کمک و آماده کردن افطاری ... هم کار می کردی هم با گوشی ات دعای جوشن کبیر گوش می دادی.
موقع قرآن به سر گرفتن ، گفتی که باید به مسجد بروی ... بی تابی ات را درک نکردم ، گفتم خب بمان با هم قرآن به سر بگیریم.
عجیب نگاهم کردی و با حالت خاصی گفتی: «نه باید به مسجد بروم، شاید شب قدر سال بعد نباشم.»
راستی عجب شب قدر را قدر دانستی... با پروردگارمان چگونه نجوا کردی که خریدنی شدی؟؟؟ عجب خلوت عجیبی داشتی که بعد از آن معبودت دو بال بهشتی برای پرواز تا بی نهایت هدیه ات داد.
چشم هایم را باز می کنم ، شب قدر امسال همان طور که گفتی به آسمان سفر کرده ای و من در زمینم.
حال که انقدر به خدا نزدیک شده ای ظهور مهدی فاطمه (ع) را تو بخواه که تو مستجاب دعا هستی.
التماس دعا
#دلنوشته همسر
#شهیدقدیرسرلکارسالی همسر شهید
@Bisimchi1