#شهید_علی_اقبالی_جوان_ترین_استاد_خلبان نیروی هوایی ارتش است که در سن 25 سالگی استاد خلبان جنگنده F-5 و در 27 سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد.
به دلیل آگاهیهای بالای علمی در پروازهای تاکتیکی و عملیاتی در کمترین زمان توانست به #سطح_لیدری ارتقا یابد. شهید اقبالی در یک ماموریت برونمرزی با هدف بمباران یکی از سایتهای راداری موصل به همراه همرزم خلبانش از زمین برخاست و در ساعت تعیین شده روی هدف ظاهر شد و در پایان این عملیات موفقیتآمیز، رادار راهبردی دشمن پرنده آهنین #شهید_اقبالی را نشانه رفت و #هواپیمای وی به شدت مورد اصابت موشک قرار گرفت.
هواپیمایی که #خلبان_جوان آن را به زحمت به 30 کیلومتری شرق موصل نزدیک مرز ایران رسانده بود، #سقوط کرد و اقبالی با #چتر_نجات هواپیما را ترک کرد و به #اسارت دشمن بعثی درآمد.
#خلبان_جوان و دلیر ایرانزمین پیشتر تلمبهخانهها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته بود و طرحهای عملیاتی وی موجب شده بود تا صادرات 350 میلیون تنی #نفت_عراق به صفر برسد. به همین منظور #صدام_جنایتکار به خون این #شهید تشنه بود و صدام لعین دستور داد.... پس از دستگیری #شهید_اقبالی بدنش را دو نیمه کردند و نیمی از #پیکر_مطهرش در #نینوا و نیمی دیگر در #موصل عراق مدفون شد.
شهید اقبالی با بیرحمانهترین وضعیت به شهادت رسید. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشی بیشرمانه برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت هولناک، تا سالها از اعلام سرنوشت آن #شهید_مظلوم خودداری میکرد و در مدت 22 سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وی موجود نبود تا اینکه در #خرداد سال 1370 طبق گزارشهای موجود عملیاتی و اطلاعاتی و نامه ارسالی کمیته بینالمللی صلیب سرخ جهانی مبنی بر شهادت ایشان و اظهارات دیگر اسرای آزاد شده و خلبانان اسیر عراقی، #شهادت_خلبان_علی_اقبالی محرز شد.
با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین در پنجم مرداد سال 81 پس از 22 سال دوری از وطن در بین حزن و اندوه یاران و همرزمان به میهن اسلامی بازگشت
#️صفیه_کمانی سخنانش را از دردانهاش اینگونه آغاز میکند: #سجاد در یک خانواده #شهیدپرور رشد پیدا کرد. داییهایش داود و مرتضی کمانی هر دو از #شهدای_دفاع_مقدس هستند. پسرم دوست داشت #سپاهی شود و ما هم مشوقش بودیم. از خصوصیات بارز پسرم میتوانم به #محجوب بودن، داشتن ، #حب_رهبری ،ایمان_قوی_پاکدامنی ،شجاعت ،صداقت پسرم با ایمان قوی و علاقه شدید قلبی به #اسلام و #ائمه_اطهار ، از #میهن و #اسلام و #کشورش دفاع میکرد به نظر من همه این خوب بودنها و خالص بودنهایش، به خاطر علاقهاش به #سرگذشت داییهای #شهیدش_داود_و€مرتضی_کمانی بود. او مسیر #شهادت را از داییهایش آموخته بود.
#اعزام_دوم سجادم در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۵ بود و نهایتاً بعد از گذشت ۱۸# روز، چهارشنبه ۷/۷/۹۵ به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.
#مادر رنج دیده روزگار ولی #شیر_زن میگوید #ادامه_دادن راه شهدا و #بیداری اسلامی و #تلاش برای ظهور آقا امام زمان(عج) از کارهایی است که میتوانیم با آن یاد شهدا را #زنده نگه داریم.
♦️اقوام نزدیک #شهید شب قبل از شهادت ایشان در خواب دیدهاند که پدربزرگ مرحوم شهید و دو تن از داییهای شهید در کنار هم بودند. پدربزرگ #شهید ناگهان میگوید میخواهم به سوریه بروم. به ایشان میگویند در سوریه جنگ است، میگوید من حتماً باید به آنجا بروم. تعبیر این خواب چشمانتظاری پدربزرگ برای به آغوش کشیدن #فرزند غیور و رشید خودش بود. #سجادم رفت پیش برادران شهیدم...