🍀 چاییریز امام!
🔻قبل از ورود امام با دوستان روحانی جلسهای تشکیل دادیم و گفتیم: خب فردا امام وارد تهران میشود؛... باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم. هرکس مسئولیتی به عهده بگیرد. همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم.
🔻جلسه گذاشتیم. بنده گفتم: من میشوم قهوهچی!
🔻رفقا خندیدند و گفتند: شوخی میکنی؟
🔻گفتم: نه، شوخی نمیکنم. اتفاقا چون اهل چایی هستم، خوب چایی درست میکنم؛ بالاخره منزل امام، یک چایی ریز میخواهد. آن چاییریز من باشم.
🔻اين حرف موجب شد كه جلسهی ما به يک سمت خوب رفت. فرق است بين اينكه هركس بنشيند جايی و هدف بگيرند كه رئيس اين تشكيلات چه كسی باشد؟ من در دلم بگويم بالاخره من مناسبترم. شما بگوييد من مناسبترم. اينجا يک معارضه و دعوا میشود.
🔻ما در اين دعوا، به قول زورخانهچیها لنگ انداختيم. گفتيم ما نيستيم؛ شغل ما قهوهچی
گری. همه لنگ انداختند و کار سامان گرفت.
#حکیم_انقلاب ۷۲/۵/۷
#سبک_زندگی_اسلامی#روحیه_انقلابی_گری🔹بزرگی از آن یافت کو پست شد / در نیستی کوفت تا هست شد
🔸افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
💞 چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم / نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
@bimemoj