میگفت: تو یکی از روزای گرم تابستون، بجه ها رو جمع کرد دور خودش و رو به بچه ها گفت: تو این گرما هم میشه دست و صورتتون رو بشورید و فقط خنک بشید هم میتونید وضو بگیرید اینجوری هم خنک میشید، هم برای رضای خدا کاری میکنید.
.
میشه فقط کار کرد و زندگی رو گذروند میشه یه نیت کرد، یه بسم الله گفت و همون کار رو برای خدا انجام داد و آخرتمون رو هم ساخت.
.
میشه سفیر بود میشه برای خدا کار کرد میشه سفیرِ شهید بود