روایتی از لحظه کشتهشدن حمیدرضا روحی
سپهر رکوئی، زندانی سیاسی سابق، به نقل از یکی از دوستان حمیدرضا درباره لحظه کشته شدن حمیدرضا نوشت: «در اصلی بند باز شد. به این راهرو میگن کالیدور. هرشب یکسری از بچههای معترض وارد میشدن و میومدن به بچههای دیگه اضافه میشدن.
هفت هشت نفر اومدن توی بند یک. از زندانبان تحویلشون گرفتیم و اومدن وارد بند شدن. بقیهی بچهها خواب بودن. یکی از هفت هشت نفر خیلی گریه میکرد. من بعنوان ناظر شب در تیم وکیل بند مراقب بودم که اتفاقی حادثهای برای بچهها نیوفته و وظیفه ناظرشب بیدار بودن و مراقبت هست, بچههای جدید به ما اضافه شدن، اتاقهاشون رو معرفی کردیم.
یکیشون خیلی گریه میکرد. آوردمش دستصورتش رو شستم، بازم گریه میکرد.
گفتم چیشده اشکت بند نمیاد؟ گفت دوستم رو توی شهرزیبا کشتن. پاش گیر کرد به جوب، افتاد توی جوب و ریختن سرش. ماهارو هم بازداشت کردن آوردن اینجا (زندان تهران بزرگ).
گفتم اسمش چی بود؟ گفت حمید.
ماها چون داخل زندان بودیم از بیرون خبر درست نداشتیم. خلاصه دوروز بعد این پسر هجده ساله رو بردن جای دیگری, وقتی اومدیم بیرون اسمها و اسامی جاویدنامان رو نگاه میکردم و محل زندگیشون رو جویا میشدم و نوع کشته شدنشون رو تا اینکه عکس حمیدرضا روحی رو دیدم، بچه شهرزیبا…
و اونجا بود ک یاد اونشبی افتادم که دوستش رو آوردن زندان و متوجه شدم اون کسی که دوستش خیلی براش گریه میکرد و اشکش بند نمیومد حمیدرضا روحی بود.
گیرم که تمام گلها را هم بچینید، باز هم از آمدن بهار نمیتوانید جلوگیری کنید.»
اگر شما هم شاهد اعتراضات بودهاید، بازداشت و یا زندانی شدهاید و تصمیم دارید آنچه دیده و شنیدهاید را به شکلی تاثیرگذار روایت کنید، فرید حائرینژاد، مستندساز برجسته و نوید خزانهای، وکیل و مشاور حقوقی در این
دوره آموزشهای لازم را ارائه خواهند کرد.
فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/1aAsiWt_C9XLUMSR2a5ZpOu8FDcIvMhIosU_NOJHtMb8/edit کانال تلگرام
دوره:
https://t.center/advocatingforothers - برای آشنایی با جلسات این
دوره نیز میتوانید به وبسایت سر بزنید:
https://tavaana.org/advocating-for-others/ #کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا