🌹_______
🕊_______
🌹•°°•.
🇮🇷 { یادگاه شهدای}
🚩صابرین
🚩 #زندگینامهپاسدارشهید
🌹مدافع حرم
#سجادطاهرنیا 🕊🌹 #تیپ_نیرو_ویژه_صابرین✨3⃣ #ازدواج_اقاسجاداززبان_همسرشهشت اردیبهشت سال 87 بنده توفیق
#همسری شهید سجاد طاهرنیا رو پیدا کردم، ما در
#مسجد مقدس جمکران به هم محرم شدیم و زندگیمون رو از خونه
#امام_زمان(عج) شروع کردیم. یکسال بعد در نیمه شعبان سال 88 تو خونه امام زمان،
#مهدیه رشت مراسم عروسی گرفتیم و زندگیمون رو برای امام زمان شروع کردیم و برای امام زمان ادامه دادیم و خدا رو شکر
#نتیجه زندگیمون در راه امام زمان خرج شد و مابقی زندگیمون که عمر من و بچهها باشه به
#لطف امام زمان ان شالله خرج امام زمان شود.
🌹#خواب_مادر_شهیداز زبان
#مادربزرگوار شهید:
🕊🌹به گوش من رسونده بودن که سجاد لب
#تشنه شهید شده،
🌹🕊موقعی که مجروح شده بود،داشت ازش خون میرفت،
😔درخواست
#آب کرد ولی همرزمانش مانع شدن و بهش گفتن که اگه بهت آب بدیم،تو سریع جون میدی و
#فعلا آب واسه جسمت خوب نیست...
لذا بهش ندادن و
#سجاد لحظات بعد به
#شهادت رسید
🕊🌹وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی
#غمگین شدم،همش به خودم میگفتم که پسرم
#لب_تشنه شهید شده و کاش بهش آب میدادن...
😔لذا یکی دو هفته پیش این
#خواب رو دیدم:
خواب دیدم که تو یک مکان
#بزرگی هستم و یک کوه در مقابل منه،سجاد من بالای کوه
#افتاده بود و منم داشتم میرفتم
#سمتش که بهش آب بدم...
😭تا یکم رفتم جلو دیدم که یک
#خانم چادری باعصا داره میره
#سمتش...
😭(یازهرا(س)
#ایستادم و نگاه کردم دیدم سر
#سجاد رو گذاشت رو دستانش و داره به سجاد
#آب میده...
😭😭من خواستم برم پیشش ازش
#تشکر کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد که
#برگردم😔(
#منظورش این بود که بچه ات رو
#سیراب کردم و نگران نباش و برگرد)
از
#وقتیکه این خواب رو دیدم،خیالم راحت شده که سجاد من
#سیراب شده
✍#فدای لب تشنه ات یا حسین(ع)
بدین ترتیب زندگینامه این شهید بزرگوار را موقتا به پایان می بریم ،به امید گوشه چشمی به همه ارادتمندان
🌹#تشکر ویژه از مدیر محترم کانال شهید سجاد طاهرنیا
🕊🌹اللهم الصابرین
@behtarin_farmandeh #همدانی