┈••✾❀
🕊❣️🕊❀✾••┈
🌹•°°•.
🇮🇷 { یادگاه شهدای}
🚩صابرین
🚩 #زندگینامهپاسدار اسلام :
#شهید ابوذر امجدیان ،،
🌹🕊#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین✨#قسمت5️⃣
#وقتي #سردار همداني
#شهيد شد با ابوذر تماس گرفتم كه نرو خطرناك است. ابوذرم گفت
#سردار همداني فرمانده بودند، من يك نيروي ساده هستم. من لياقت
#شهادت را ندارم. منتها او هم لايق بود و
#شهيد شد. بعد از
#شهادتش خيلي بيتابي ميكردم تا اينكه به خوابم آمد و من را دلداري داد و دستم را گرفت و گفت اينقدر گريه نكن. بيقرار نباش من هميشه در كنارت هستم. از آن روز تا حالا وجودش را در كنار خودم احساس ميكنم.
از اولين روزهايي كه حرف از رفتن و دل كندن در خانهتان مطرح شد برايمان بگوييد.
خانواده خودم خيلي مخالف بودند كه او برود. ابوذر از رفتن به
#سوريه و مدافع حرم شدن براي من بسيار صحبت ميكرد. من اما بيقراريهاي خودم را داشتم و
#راضي نميشدم. بار اول بيخبر از من رفت. ابتدا من را به مناسبت
#عيد قربان به روستا آورد و گفت كه بايد براي مأموريت به شمال برود. من هم چند روزي در منزل پدريام ماندم. بعد از چند روز با من تماس گرفت و از من خواست كه كاغذ و خودكار آماده كنم تا آنچه ميگويد را يادداشت كنم. همانجا فهميدم كه قصد رفتن به
#سوريه دارد. دلم لرزيد و گوشي را زمين گذاشتم و شروع كردم به گريه كردن. در نهايت
راضي شدم كه برود.
#پدرش مخالفتي با رفتنش نداشت اما
#مادرش بيتاب بود و گريه ميكرد.
⏮ادامه دارد،،،
@behtarin_farmandeh #همدانی