دلنوشته خطاب به شهدای گمنام
🌹👇🏻#چهل_روز از آن مهمانی با شکوه میگذرد و به همین بهانه، باز به دیدنتان آمدهام. با دیدن پردیس دانشگاه و مزار مطهرتان خاطرات آن روز برایم مرور میشود...
مراسم تمام شده بود. مردم صف به صف به زیارت مزارتان میآمدند و جمعیت به تدریج متفرق میشد. از صبح سر پا بودم ولی احساس خستگی نمیکردم. همین که نشستم فهمیدم چقدر خسته ام...!!
گوشه ی نسبتا دنجی پیدا کردهبودم، عدهای برای زیارت، دور شما جمع شده بودند و اطراف من تقریبا خلوت بود. به جز چند نفری از بچه ها، کسی از آنجا عبور نمیکرد و بهترین منظره در مقابل من قرار داشت...منظره ای زیبا از پرچم های مزین به نام
#حضرت_مادر و ارباب اباعبدالله حسین، که دور آرامگاه ابدی شما حلقه زده بودند
به تصویر زیبای رو به رویم خیره شدم و از خدا تشکر کردم که سعادت نصیبم شد و توانستم خود را به این میهمانی زیبا برسانم. چه حس دلنشینی داشت به پایان رسیدن انتظار
چه زیبا بود لحظه ی رسیدن میهمانی که مدت هاست منتظر آمدنش هستی.
روز هایی که در
#انتظار گذشت را مرور میکردم...چه طعنه ها که نشنیدیم...، چه سنگ ها که سد راهمان نشد...، چه سختی ها که نکشیدیم...ولی همه و همه با رسیدن آن لحظه ی زیبا
#شیرین شد و فهمیدم این تلاش و صبر و مقاومت واقعا ارزشش را داشت...
برای چند لحظه، دقیق تر به بلندگو ها گوش سپرده بودم؛ مداح از مادر میگفت...آه که چه قدر این گفته ها با حال و هوای شما، شهدای گمنام، تناسب داشت...خوشا به حالتان! علت لبخند مادر بودن چه سرنوشت زیبایی دارد...
میگویند دل که شکست
اشک که جاری شد
دعا مستجاب است...
بعد از دعای فرج مولا، چه دعایی بهتر از عاقبت به خیری؟ مگر نه اینکه عاقبت شما به خیر شد که الان لبخند رضایت مادر را دارید و اینگونه نزد همه عزیز و محترمید.
عزیز دردانه ی خدا شده اید و سعادت دنیا و آخرت را برده اید...در آن وقت از ته دل از خدا خواستم به آبروی روح پاک و مطهر شما، عاقبت همه ی ما
#جوان ها و این
#انقلاب را ختم به خیر کند. باشد که ماهم علتی برای لبخند حضرت مادر باشیم
🖋نویسنده:سرکار خانم زهرا رسایی
دانشجوی رشته علوم آزمایشگاهی ورودی ۹۸
━━━
💠🌸💠━━━
🇮🇷 @basij_rums