گزارشگرِ صدا و سیما در حالی که دستپاچه و سراسیمه به نظر میرسید، جلوی من را گرفت و از من خواست، دربارهی "معضلات فرهنگی" مصاحبهای با بنده انجام دهد. سپس میکروفون را جلوی من گرفت و پرسید: حاضری با دختری که مشروب میکِشه و سیگار میخوره؛ ازدواج کنی؟؟
بنده هم متعجبانه و پس از کمی مکث جواب دادم: بستگی داره!
گفت: به چی؟
گفتم: به اینکه آیا نماز میگیره و روزه میخونه یا نه!
گفت: خب به نظر شما دختری پیدا میشه که هم نماز بگیره و هم مشروب بکشه؟
گفتم: محاله که دختران ِ سرزمینم اهل ِ مشروب کشیدن و سیگار خوردن باشند!
گفت: آفرین بر شما! دختران سرزمین ِ ما، برعکس دختران ِ جوامع ِ غربی، سبک ِ زندگی سالمی دارند!
همان شب برای خوشگُذرانی با دوستان به باغی رفتیم و دیدم همهی دخترانی که آنجا هستند، سیگار را میکِشند و مشروب را میخورند! و خدا رو شاکر شدم که آنها آگاه و عاقل تر از آن هستند که مشروب را بکشند و سیگار را بخورند! حتی بعد از اینکه حسابی "مست ِ لایعقل" شده بودند، هیچکدامشان تمایل به کشیدن ِ مشروب و خوردن سیگار نداشتند!
همانجا دو رکعت نماز ِ شُکر بجای آوردم، اما دختری خطاب به من گفت: مرد حسابی، تو تا "چهل شبانهروز" نماز نداری!!
باز هم خدا را شاکر شدم که دختران ِ سرزمینم احکام را حفظند حتی وقتی که عقلشان سرجایشان نیست!
فردای آن روز که مصاحبهیتصویری من بجای تلوزیون، از رادیو پخش شد، وقتی مجری ِ رادیو، مخاطبان ِ برنامهاش را "بینندگان" خطاب کرد؛ فهمیدم ساقی ِ ما و آنها خیلی با هم فرق دارند! آنها حتی کار ِ خود را وقتی عقلشان هم سرجایش هست، بلد نیستند!
#محمود_برزین
@barziiiiiin