ارتجال درحوالیِ
#کوچه_کلاراای عشق تو همسفر شدی با ما؟ نه
در معرکهی خطر شدی با ما؟ نه
ما قصهی روزهای بیآغازیم
یک لحظه تو سربه سر شدی باما؟ نه
من حاصلِ شورِ عشق منهای توام
لبریزِ سکوت روبه رؤیای توام
یک قطرهی در کویر، در تنهایی
با حسرت بیحساب دریای توام
از گوشهی آیینهی این چرخِ کبود
تصویر ستاره در سیهچالهی رود
در فاصلهی هزار سالِ نوری
از تیررسِ منجمان خارج بود
یک شاعر از این کوچهی بن بست گذشت
هشیار رسیده بود و بد مست گذشت
با خُرده ستارهها که در جیبش بود
پیوست به ماه و بر سرِ دست گذشت
بیتابتر از ستارهها در شبِ کور
مهتاب از آستانه میکرد عبور
ناگاه میانِ پرده موجی افتاد
شیون شد و چنگ زد به زخمی ناسور
#امیر_دادویی #محسن_صلاحی_راد #محمدجلیل_مظفری#رباعی