Смотреть в Telegram
#غزل کسی را در خودم کشتم که هم زندیق و کافِر بود هم از احساس می‌زد حرف انگاری که شاعر بود خودش را درپسِ آیینه پیدا کرده بود اما تمام عمر از آیینه‌ها رنجیده خاطر بود هزاران لفظ جادویی و تر در آستینش داشت به وقت شعر خود را می‌رساند انگار ساحر بود هزاران بار راندم از خودم او را ولی هر بار به هر شعری که با خود می‌سرودم حیّ و حاضر بود ز دل نفرین ز لب دشنام می‌بارید بر دنیا تو گویی با هزاران شاعرِ بی‌دین معاصر بود کسی که هم زمان هم دوستم می‌داشت هم دشمن ولی من کشتمش در خویشتن زیرا که شاعربود #محمدجلیل_مظفری https://t.center/barfitarinaghosh
Telegram Center
Telegram Center
Канал