📍پاسخ به دروغی بزرگ درباره
محمدرضاشاه و سرکوب خردهفرهنگها و زبانهای محلی ایران
👌چقدر امیدبخش است که برخی از همراهان کانال اینقدر خوب و روان پاسخ جعلیات پانترکی، پانکردی، پانعربی را میدهند. سپاس از همه دوستان خوب عضو گروه متصل به کانال که باحوصله و محترمانه پاسخ دروغ «سرکوب زبانهای محلی در دوره
#شاه» را دادند
🔻نگارنده این کانال از رستهی پهلویایستها نیست اما چون تحمل این حجم از دروغ و جعل تاریخ معاصر ایران را ندارد، همانگونه که از
#میرزا کوچکخان درباره جعلیات یک قرن گذشته و اتهامات دروغ به وی دفاعیه گذاشت در کانال، تا روشن شود که میرزا یک چهره ملی بوده و انگ تجزیهطلبی به وی دروغی بسیار زشت و پلید است، درباره خدمات پهلوی به ویژه در حوزه فرهنگ ملی هم لازم میبیند دفاعیهای بنویسد
🔆 دستگاه
#محمدرضاشاه #پهلوی اتفاقا درباره گسترش فرهنگ ملی (هم در بعد گفتمان رسمی یعنی گنجینه بزرگ فرهنگی زبان و گویش رسمی کشور، هم در بعد خردهفرهنگهای وابسته به زبانهای محلی ایران که گنجینههای کوچک اما زیبا از میراث مجتمع ایرانیان هستند) واقعا در حد توان تبلیغاتی و امکاناتی آن زمان، عملکردی خوب و در جاهایی ختی درخشان و قابل ستایش داشت
🔆باتوجه به اینکه امکانات توسعهای آن زمان واقعا محدود بود و بخش اصلی این محدودیت بخاطر نقصان و تازهپایی تکنولوژیهای ارتباطی از جمله رادیو و تلویزیون بود، مثلا احداث ایستگاههای رادیو_تلویزیون بسیار سختتر و زمانبرتر و پرهزینهتر از امروز بود و نه مانند امروز که با کمک ماهوارهها بهسادگی و کمهزینگی میتوان رادیو و تلویزیون راه انداخت
با اینحال دستگاه تبلیغی-فرهنگی شاه پهلوی دوم، توانسته بود با راهاندازی شبکههای رادیویی، بخش بزرگی از کشور را پوشش دهد که بسیار ارزشمند بود. در تحلیل وضعیت آن زمان، برای رسیدن به واقعیت باید به بستر زمانی دهه ۴۰ و۵۰ توجه دقیق شود نه اینکه با امکانات و تکنولوژی امروز بخواهیم برای دوره پهلوی نسخهپیچی کنیم
همین راه اندازی شبکههای رادیویی در نقاط مختلف کشور از آذربایجان(رادیو تبریز) تا خوزستان(رادیو ابادان) و ... کاری بس بزرگ بود در زمانیکه هر شبکه رادیویی نیاز به نصب سختافزارهای بزرگ و دکلها و مخابرات قوی داشت. نه مثل امروز که با یک ماهواره در فضا بتوان دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی را راهانداخت بدون نیاز به سختافزار و مکان و ایستگاه خاص
مشخص است که آن زمان، راهاندازی شبکههای تلویزیونی مستقل در استانهای مختلف کشور کاری نشدنی بود هم از نظر بودجه کلان هم امکانات سختافزاری و هم نیروی انسانی موردنیاز! توجه کنید که شبکه تلویزیونی رسمی کشور که در تهران جای داشت تنها امکان برنامهسازی برای دو کانال تلویزیونی را داشت آنهم نه برنامههای ۲۴ ساعته، بلکه پخش برنامهها محدود و کمتر از ۱۰ ساعت بود
مردم هم بدلیل فراگیر نشدن تولید تلویزیون، امکان خرید آن و دیدن مدام را نداشتند، حتی در شهرهای بزرگ تنها قشر خاصی از مردم مرفه یا طبقه متوسط رو به بالا میتوانستند تلویزیون بخرند. این وضعیت نه فقط در ایران بلکه در همه کشورهای جهان بجز چند کشور محدود اروپای غربی و امریکای شمالی بود
حتی در ایالات متحده و انگلستان دهه ۵۰ خورشیدی همه خانوادههای شهری امکان خرید تلویزیون نداشتند چون تولید این وسیله به اندازه امروز فراگیر و پرشمار نبود و قیمت تمام شدهاش مثل امروز نبود. اما در عوض رادیو همچنان پیشتاز خانههای مردم در سراسر جهان با دسترسی ساده بود
پس طبیعی است که در ایران هم دولت
#شاه برای گسترش شبکههای رادیویی استانی تلاش میکرد چون شبکه تلویزیونی استانی باتوجه به وضعیت آن زمان، نه معنا داشت (مخاطب کافی نداشت ومردم تلویزیون نداشتند؛ امکان اجرا نداشت، هزینهها بسیار بالا) و نه نیروی انسانی کافی تربیت شده برای چنین شبکههایی وجود داشت. ۲ شبکه سراسری ملی هم فقط برای چندساعت محدود در روز میتوانستند محتوا تولید کنند که اکثر آن تولیدات هم مبتنی بر موسیقی، تئاترها و نمایش سرگرمی بود
با این وجود نه تنها چند شبکه رادیویی استانی وجود داشت که زبانهای محلی را پوشش میداد و پخش میکرد بلکه در رادیو-تلویزیون ملی هم برنامههای مختلف از موسیقی و رقص محلی سراسر ایران و فیلمهای مستند از آیینهای محلی ایران پخش میشد که اتفاقا یکی از بهترین و موثرترین راهها برای حفظ خردهفرهنگهای محلی ایران بود یعنی استفاده از همان شیوههای دیداری-شنیداری(صوت-تصویر)که این آیینها را قرنها زنده نگهداشته و سینهبهسینه با روشی طبیعی و دلنشین از راه «شعر، ترانه، آهنگ، رقص، داستان، نمایش» منتقل کرده
فیلمهایی از رقص و موسیقی و زبان محلی درتلویزیون ملی دوره پهلوی، دلیلی مستند در رد ادعاهای دروغ پانترکیسم درباره سرکوب زبانهای محلی آن زمان
https://t.me/ban_Turkey/2133?single⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey