بلوطستان | baloutestan

#موسیقی
Канал
Логотип телеграм канала بلوطستان | baloutestan
@baloutestanПродвигать
2,33 тыс.
подписчиков
28,2 тыс.
фото
3,32 тыс.
видео
6,98 тыс.
ссылок
🔸نشریه‌ي خبری-تحلیلی 🔸درباره اقوام زاگرسی لر و لک 🔸مدیرمسئول: محمد بساطی @besaty 🔸دبیر تلگرام: عباس دارایی @abasdaraee61 🔸اینستاگرام: instagram.com/baloutestan 🔸ایتا: eitaa.com/baloutestan
.


🔸‍ نگاهی به آلبوم های موسیقی علیرضا نادری و بازنشر یک مصاحبه....


علی گودرزیان ع پایدار

بخش پنجم:

#موسیقی_کار

علیرضا نادری در ترانه های، «روشنایی دل»، «چوپان» و تا اندازه ای «باوه پیره» و شاید ترانه هایی دیگر مثل «نیکوکاری»به موسیقی کارپرداخته است.

درترانه ی «روشنایی دل» از آلبوم «آیینه خورشید» استادنادری قصه ی یک مرد لر یا لک رابه شکل ریتمیک روایت می کند:
«از خواب بلند می شود و نان تردذرت یا به تعبیر لک زبانان«قرصه»را در یک کاسه ماست ترید یا «تلیت» کرده و «ناشتامی کند» شال کمر می بندد و برمی خیزد و از خانه بیرون می رود، گندم را درو می کند و سپس خرمن و خرمنکوب می کند و سرآخرحاصل را به آسیاب می برد، آرد می کند و آرد را به خانه می آورد...»
این ترانه یکی از شاهکارهای استاد نادری است و شاید بعداز «سیران بهار» دومین کارقشنگ آلبوم «آیینه خورشید» به شمارآید.

ترانه ی «چوپان» از آلبوم موسیقار، کار قشنگی است که استاد توانسته دراین ترانه، دغدغه های چوپان و کشاکش های دل او و از طرفی آسیب های چوپانی از حمله ی حیوانات درنده تا دستبرد دزدها را برشمارد.
دزد ها و گرگ ها، همواره به گله می زدند و چوپان بی نوا را مجبور می کردند گاه گاه از مردم امداد بخواهد و همه ی مردم را صدا بزند!
این ترانه یکی از ترانه های خاص نادری است که دو بخش دارد.
در بخش نخست پیش درآمد ترانه با صدای بع بع گوسفندان و هیاهوی گله فضای ترانه را آماده می کند بعد چوپان را صدا می زند«هی چوپو» و از سازا و «بلور» می پرسد! سپس تک بیتی با محتوای عاشقانه درمقام علی سونه می خواند: «اهای دختری که درآن گذرگاه تنگ داری ریسمان تاب می دهی -نخ ریسی می کنی- به ساکنان بگو و که بزو گوسفندهارا بردند ککککمممک...»
بخش دوم آهنگ چوپان، با ریتمی تند آغاز می شود:
« صدای چوپان درهمه ی خانه هاپیچیده است که: دزدها گله را دزدیدند/ای دزد(۳) به گوسفند و بز رحمی کن دزدی نامردی و ننگ است دزدی کار آدم دلسنگ است عاقبت دزدی رسوایی و آبروریزی و جنگ و دعواست و سالار، دزدهارا تا روزی که می میرند به زنجیر می کشد...»
سپس دوباره به چوپان برمی گردد و رویای شیرین یک چوپان را ترسیم می کند:
«خدایا تورا به خاطر آفریدن زمانی که قهقه ی کبک دری درنسارکوه و صدای شرشر آبشارو زمزمه ی چشمه سارها و سوز ناله ی نی چوپان عاشق می آید سپاسگزاری می کنم..»

شاید بتوان آهنگ «باوه پیره» از آلبوم «موسیقار» را هم در حوزه موسیقی کار دسته بندی کرد. در ترانه «باوه پیره» که یکی از آهنگ های بسیار تاثیرگذار درفضای موسیقی لرستان و استان های همجوار است و بخشی از خاطره ی مردم شده است. علیرضا نادری به توصیف پدری می پردازد که با تنی رنجور و نحیف و ریشی سفید به کارزار کشاورزی می رود.

این پدر پیر، که خیلی دور از ذهن و فانتزی نیست و بسیار شبیه پدر سراینده و خواننده ی شعراست، در یک روز آفتابی به تنهایی ازخانه بیرون می رود و با یک جفت گاو وvخیش، یک هکتار زمین را شخم‌ می زند و تمام بذری که با خود برده است بدون این که چیزی از آن به خانه برگرداند در زمین می کارد.

این آهنگ و ترانه را خوانندگان دیگر استان ها، به تقلید از استاد نادری خوانده اند برخی هم با تاثیر پذیری ازاین آهنگ، ترانه هایی برای باوه پیره و دایه پیره ساخته اند.

یکی از زیباترین ترانه هایی که به احتمال بعدازاین ترانه ی استادنادری ساخته شده است ترانه «متل عشق» استادرجب زاده، خواننده ی پرآوازه ی لرستانی است.
رجب زاده دراین ترانه، «باوه پیره» را به عنوان نسل پیشین، خطاب و سبک زندگی«تفنگ محور» او را مورد انتقاد قرارمی دهد:
«باوه پیره! یادت هست که به من گفتی پسرم می توانی بری و آن تفنگ مرا که درغاربالای صخره ی سخت کوه، پنهان کرده ام پایین بیاوری؟» بعد خطاب به «باوه پیره» می گوید: «نه باوه پیره! همه چیز عوض شده است، بگذارآن تفنگ و قطارو فشنگ درآن غاربماند و بپوسد! ای باوه پیره! زندگی همه اش تیرو تفنگ نیست بیا برای من قصه ی عشق بخوان و بعد ببین زندگی چقدرقشنگ است...»

نگاه انتقادی استادرجب زاده به «باوه پیره» و سبک زندگی ایشان جالب است و دربزنگاهی دیگر به آن خواهم پرداخت اما علیرضا نادری با نگاهی تاییدی و توصیفی و عاطفی به توصیف وضعیت و حال زار باوه پیره پرداخته است، به شکلی که شنونده را از نظرعاطفی برمی انگیزاندتا به احترام پدرخود قیام کند و به تکریم پدرخود برخیزد!
برای همین است که برد اجتماعی ترانه ی باوه پیره ی علیرضا نادری بسیار بیشتر است اگرچه چیزی از ارزش ترانه استاد رجب زاده کم نمی کند.

🅱 @baloutestan

.

🔸‍ نگاهی به آلبوم های موسیقی
علیرضا نادری و بازنشر یک مصاحبه....


علی گودرزیان ع پایدار

بخش سوم

#موسیقی_اجتماعی

علی رضا نادری مثل بسیاری از ایرانیان بعداز انقلاب از پیله ی شخصی خود بیرون آمد و به حوزه ی اجتماعی ورود پیداکرد.

نادری درکاست«سوخته دلان» نخست داستان ظلم و جور برخی از خوانین ایران بر رعایا را در ترانه ی «غم پنهانی» مطرح کرد.
وی درمصاحبه ها، تاکید می کند که ترانه «غم پنهانی» را به سفارش زنده یاداسفندیار غضنفری امرایی -شاعرو پژوهشگر نامی لرستان- تنظیم کرده است.

باپخش این ترانه، بسیاری از صاحب نفوذان نادری را به باد انتقاد گرفتند هرچند بارها در مصاحبه ها بیان داشته است که هرگز دراین ترانه روی سخن، با خوانین مردمی نبوده است.

این ترانه یکی از نخستین کارهای ایشان با رویکرداجتماعی است، درآغازاین ترانه درمقام «علی دوستی» می خواندکه:
«محض خدا لحظه ای خودرا فراموش کنید و داستان غم پنهانی مرا گوش کنید...!»
نادری با ریتمی آرام و روایی، سرگذشت خودرا چنین بیان می کند:
«سرگذشتی تیره از آن روزگار سیاه(دوران پهلوی)دارم/درآن دوران، تعدادی آدم با نام«ارباب» و تعدادی نیز «رعیت» (آدم‌های عادی) بودند!»
سپس روایت می کند که:
« رعیت، مردی پاک و بی ریا بود و به ارباب جفاکار می‌گوید:«شما اربابید و ما مردان عادی و رعیت هستیم! /شما چهره هایی تابان و درخشان دارید و ما از شدت زحمت عین کاکاسیاه هستیم! /راستی به یاد دارید که برای دسترنج خودمون چقدر ما را اذیت می کردید!؟...»
بعدازاین خاطره گویی، به زبان حال رعیت، می پردازد:
« لباس هام پاره پوره اند و دست وپایم از شدت کارزیاد، ترک برداشته است و روز و شب، پیوسته جور می کشم و رنج می‌برم با این حال ارباب مدام برمن سخت میگیرد و عصبانی است!»
اززبان رعیت می گوید:
«ای ارباب! پایه ی عدل و انصاف شما خراب است! مردانگی شما مایه عذاب و زحمت ماشده است! شما فکر می کنیدظلم شما درحق ما عین صواب است!
ای ارباب!دوران آن گذشت که رنج ما گنج دیگران به حساب بیاید! خون ما، سرخاب روی شما باشد...!»
یک اصل را هم یاد آور می شود که:
«همیشه زحمت مال رعیت بوده است و بخشش و رحمت مال دیگران و ذلت و خواری مال ما بوده است و عزت وسربلندی مال دیگران...»

یکی دیگراز کارهای نادری درحوزه ی موسیقی اجتماعی ترانه ی «امید فردای ایران» است این ترانه هشداری است به جوانانی که رسالت انسانی و اجتماعی خودرا فراموش کرده و به دامن «تریاک» و «مواد مخدر»افتاده اند.
دراین ترانه نخست به خاطر همدردی، دردهای جوانان را برمی شمارد و بعد به آنان توصیه می کند که به دنبال مواد مخدر نروند:
«ای برادر! هرچند می دانم دلتنگ و پریشانی، و با هزاران درد، دست به گریبان هستی اما از رفاقت با آدم های دورنگ بپرهیز!...»
سپس هشدار می دهد که:
«یاران! یاران! مار آمد! بلای جان انسان تریاک و سیگار آمد...»

علیرضا نادری همصدا با سایر هنرمندان و شاعرانی که بعدازجنگ، منتقد برنامه های دولت هاشمی شدند، ایشان نیز درترانه هایش مراتب نارضایتی خودرا از بی عدالتی ها و بی اعتنایی به آن همه ایثارگری رزمندگان و شکاف ببن دارا و نادار و بسیاری از مسائل دیگر اعلام می کند.

وی درترانه ی «سیم نگریو» البوم «سوخته دلان» می گوید:
«بیندیشید! و به این همه جورو جفا و رنگ و ریا بنگرید! به زور خائنان برمردم بی گناه بنگرید! هیچ کس از جگرسیاه من خبرندارد! این سینه ام را چاک کنید این زخم های پینه بسته ام را پاک کنید...»

یکی از پوست کنده ترین ترانه های انتقادی نادری ترانه ی«دردوفریاد» است دراین ترانه درحقیقت روی سخن ایشان با مسئولین پیش از انقلاب است اما انتقادها آشناست و انگار بوی تازه ای دارند درآغاز این ترانه می گوید:
به ناله ی من گوش بدهید چراکه شعرمن شاد نیست درد و فریاد است درد مردم ساده است...»
سپس خطاب به مردم می گوید:«مردم برخیزید و از خواب بلند شوید چرا که خواب و خاموشی نتیجه ای ندارد/چندین سال است بودجه ی راه های لرستان گم شده است و تمام جاده هایمان خاکی است/نفت کشور درکشتی ها غارت می شود وسوخت مردم ایران «تپاله دود» است/ وای وای به میزان (ترازوی) عدلشان بنگرید! یک کف آن بالا و یکی پایین است(نامیزان است)...»

درآلبوم«بلوط های سبز» سرآخر، نادری درترانه ی «باید بکوشیم» ملت ایران را به وحدت و کوشش و تلاش فرا می خواند و به آنان هشدارمی دهد تا حواسشان به زهردشمن تیرخورده باشد:
«ای ملت ایران! به خاطر خدا دل هایتان را پاک کنید تا این آب و خاک آباد شود/ریشه ی بدکاران را ازریشه بتراشیم و ازنو تخم عدالت بکاریم/حالا که ورق جورو جفا پاره پاره شده است و اجنبی پرست ها خوارو آواره شده اند حواستان باشد از دشمن غافل نشوید....»


🅱 @baloutestan