.
#ملکشاهی_و_شرکا ✍تحلیل نگار/حمید آزادبخت (کارشناس ارشد روزنامه نگاری):
کارگرزادهای که نقطه عزیمت خودش نیز از کارگری بود و میخواست به افتخار نوکری مردم دیارش ارتقاء یابد حالا معتقد است که آقای
ملکشاهی و شرکای وی در لرستان امکان تحقق این فرصت نوکری مردم را از او سلب کردهاند اما با این همه دلیلی برای اعتراض به این روند نمیبیند چرا که او نمایندگی را برای خودش مطمع یا مطمعی یا بنگاه درآمدی نمیداند که برای از دست دادنش اعتراض کند!
کرم رضا پیریایی با انتشار جدیدترین پست خود در اینستاگرام به بیان مواضع خود پیرامون فلسفه وجودیاش از ورود به این دوره از انتخابات و نیز چرایی پیگیر نشدنش به عدم احراز صلاحیتش پرداخته و چون همیشه با بیانی شیوا و روشن در موجزترین عبارتها به تعبیر برخی از مفسران سیاسی منطقه همچنان به رسالت آگاهی بخشی به افکار عمومی بنابر روحیه معلمی که از دیرباز با آن مأنوس بوده پرداخته است.
وی در بخشی از این پست خود مینویسد: من انقلابیام و برای خدمت به علقه و علاقهام به میدان آمدم، فکر من این بود که میتوانم از صداقت و تجربهام به عنوان یک خادم و نوکر شبانه روزی برای مردم زادگاهم استفاده کنم.
پیریایی در بخش دیگری از پیامش چنین میآورد: بنده که کارگرزاده بودم و خودم هم از کارگری شروع کردهام میخواستم به نوکری مردم دیارم ارتقاء یابم که چنین افتخاری را آقای
ملکشاهی و شرکای او در لرستان از من سلب کردند.
هر چند که در این پیام پیریایی به وضوح اشاره مستقیمی به شرکای
ملکشاهی نمیکند که چه کسانی هستند اما به نظر میرسد لحن کلام وی معطوف به روندی باشد که در آن فرآیند افتخار نوکری مردم از وی سلب شده است.
اما در ادامه پیام وی سرنخی را که برخی قصد جا انداختن آن را دارند امکان آن را مردود میشمارد و در این ارتباط مینویسد: برخی میخواهند جا بیندازند که این اقدام مربوط به مساعدت جناب آقای دکتر کدخدایی به آقای
ملکشاهی است اینجانب این نسبت را درست نمیدانم البته بعید نیست که آقای
ملکشاهی و منسوبین و منصوبین او در شانتاژ تبلیغاتیشان این گونه سوء استفاده کرده باشند الله اعلم .
همان گونه که انتظار میرفت پیریایی به عنوان یک سیاستمدار کارکشته به خوبی از کاربرد کلمه به کلمه عبارتهایی که برای ارتباط گرفتن با افکار عمومی به کار میگیرد در پیام تشکرش از مردم در پایان زودرس ماراتن ناتمام یازدهمش که به آن ورود پیدا کرده بود آگاهی کامل داشته و همچون اکثر اوقات آتش توپخانه انتقاداتش متمرکز بر خطوط عملیاتی اردوگاه اقیانوس با محوریت نماینده فعلی کوهدشت و رومشگان جناب آقای
ملکشاهی است.
در تحلیل این پیام پیریایی دو نکته بسیار برجستهتر از بقیه موارد در لابهلای کلمات مفهوم خود را به زیرکانهترین شکل ممکن استتار کردهاند؛ اول ترسیمی از سیمای سیاسی و تیپ شخصیتی که پیریایی قصد داشته واقعیت وجودی خود را آنگونه که هست در دید انظار عمومی قرار دهد بر این اساس یک چهره انقلابی که با انگیزه نوکری مردم آمده حالا که این امکان برایش فراهم نیست دلیلی برای اعتراض نمییابد بنابراین برای این جایگاه دندان تیز نکرده که بخواهد برای رسیدن به آن از سر و کول بقیه بالا برود.
دومین نکته در قسمتی از متن پیریایی که معطوف مردود شمردن شانتاژ تبلیغاتی برخیها مبنی بر این که سلب افتخار نوکری مردم برای وی به دلیل چراغ سبز نشان دادن دکتر کدخدایی به آقای
ملکشاهی بوده است. آنجایی که در نوشتهاش اشاره میکند: برخی میخواهند جا بیندازند که این اقدام مربوط به مساعدت جناب آقای دکتر کدخدایی به آقای
ملکشاهی است اینجانب این نسبت را درست نمیدانم. اما نکته در ادامه این پارگراف است وقتی که پیریایی میگوید: البته بعید نیست که آقای
ملکشاهی و منسوبین و منصوبین او در شانتاژ تبلیغاتیشان این گونه سوء استفاده کرده باشند الله اعلم.
تا کنون دامنه انتقادات از نماینده فعلی صرفاً معطوف به عملکرد وی بوده و هیچ وقت ترکش انتقادها به بُعد شخصیت فردی
ملکشاهی معطوف نبوده که برای اولین بار پیریایی احتمال سواستفاده از چنین شانتاژ تبلیغاتی را از شخص نماینده فعلی نیز غیرممکن نمیداند. آیا پیریایی خواسته با این حرکت متهوارانه خود به جبران مافات، دامنه انتقادات را علاوه بر انتقاد از عملکرد نماینده فعلی به ویژگیهای شخصیتی وی گسترش داده و باب جدیدی را در این زمینه باز کند؟
🅱 @baloutestan