زنان بلوچ در جنبش مبارزه با ناپدیدشدن قهری
این نوشته تقدیم میشود به بانوک «کریما بلوچ» که نماد قدرت و مقاومت زنان و صدای ملت بلوچ بود. اگر چه به طور غمانگیزی در ۲۲دسامبر ۲۰۲۰ ( اول دیماه ۱۳۹۹) مزدوران دولت استعمارگر پاکستان صدایش را خاموش کردند، اما امروز هزاران کریما بلوچ برخاستهاند.
زنان سرزمین کثیرالملل ایران و زنان افغانستان، در سالی که گذشت با ایستادگی در برابر استبداد و ملائیسم، مبارزهای بینظیری را علیه نابرابری و سرکوب به نمایش گذاشتند. آنها نقشی محوری در فشارجمعی برای تغییر علیه بنیادگرایی در منطقه را بر دوش کشیدند. در بلوچستان شرقی (پاکستان) خواهران بلوچمان نیز چنین کردند، بیآنکه کمترین توجه جهانی، به خاطر ایستادگی در برابر نسلکشی، سرکوب وحشتناک سیاسی و آپارتاید دولت پاکستان و نقض گسترده حقوق بشر در بلوچستان دریافت کنند. صدها تن از میان آنها که _همسران، پدران، مادران، فرزندان، برادران و خواهرانشان ناپدیده شدهاند، از ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳ به خیابان آمدهاند و ۱۶۰۰ کیلومتر از کیچ در بلوچستان تا اسلامآباد، پایتخت پاکستان، راهپیمایی کردهاند تا فریاد داخواهی خود را به گوش همگان برسانند. دادخواهان بلوچ با ارادهای مثال زدنی از شهرها و روستاهای مختلف بلوچستان خود را به کاروان اعتراضی رساندند و دوشادوش هم با در دست داشتن عکس عزیزانشان ابتدا به سوی کویته مرکز بلوچستان شرقی و سپس به سوی اسلامآباد پایتخت دولت پاکستان راهپیمایی کردند.
پیام واضح است:
پایاندادن به ناپدیدشدن قهری، و پاسخگویی دولت استعماری به قتلهای سبعانه و فراقضایی مردم بلوچ، پایان دادن به حذف فیزیکی معترضان و فعالین سیاسی و مدنی بلوچ، و برچیده شدن دستگاه مخوف امنیتی پلیس پاکستان در بلوچستان.
جنبش اعتراضی کنونی، به دنبال کشتهشدن یک جوان دانشجوی ۲۴ سالهی بلوچ در شهر تربت به نام «بالاچ بلوچ» شروع شد که در تاریخ ۲۹ًاکتبر توسط پلیس پاکستان از خانه دزدیده شد و در تاریخ ۲۳ نوامبر به ضرب گلوله کشته شد. خانواده «بالاچ» پیکر بیجان او را در خیابان گذاشتند و به قتل حکومتی او اعتراض کردند که با خشم گسترده مردم همراه شد و تربت به مدت یک هفته محل اعتراضات مردمی شد.معترضان نزدیک به ۱۳ روز را در خیابانها تحصن کردند که در مقابل دولت پاکستان با بیتوجهی به خواستههای معترضان از جمله برخورد با قاتلان بالاچ، خشم عمومی در تربت و سایر شهرهای اطراف آن در بلوچستان را بیشتر از پیش شعلهور کرد.
«بالاچ» که خود و خانوادهاش از طبقه فرودست جامعه بلوچ بودند، بعد از هفت روز با حضور هزاران نفر در مراسم باشکوهی به خاک سپرده شد، و پس از آن معترضان که بیشتر جمعیتشان را زنان تشکیل میدادند از تربت به کویته (مرکز بلوچستان) راهپیمایی کردند، در شهرهای مختلف توقف میکردند و در حالی که به مردم گروههای مختلف در مورد ناپدیدشدن قهری، بازداشت غیرقانونی و قتلهای زنجیرهای جوانان و فعالان سیاسی بلوچ آگاهی میدادند، جمعیت زیادی را با خود همراه کردند و به تظاهرات ادامه میدادند.
این خشم مهارنشده مردم بلوچ، نشانه بیاعتمادی علیه سیاستهای امنیتی دولت، ارتش و سیستم امنیتی پاکستان علیه ملت بلوچ است که در طی دههها از عنصر اقتدار، زور و غارت برای سرکوب خواستههای ملت بلوچ استفاده کرده است.
این جنایات نه تنها پایانی نداشته بلکه در دو دههی اخیر به طرز وحشتناکی گسترش یافته است. تنها بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ عددی برآورده شده بالغ بر ۴۰ هزار شهروند بلوچ توسط دولت پاکستان به قتل رسیده یا ناپدید شدهاند. دولت پاکستان به وضوح از این قتلهای گسترده و زنجیرهای برای سرکوب سیاسی هرگونه جنبش رهاییبخش و هر سطحی از فعالیت سیاسی را در بلوچستان برای ایجاد شرایط مناسب برای تداوم استعمار استفاده میکند. این قتلهای فراقضایی و آدمرباییهای مداوم نه تنها در خاک پاکستان بلکه در کشورهای دیگر از جمله کانادا، ایران، امارات و ... نیز رخ داده و میدهند. سیستم امنیتی پاکستان به طرز سبعانهای فعالین جنبش دانشجویی و دادخواهی را ربوده و به قتل میرساند بدون اینکه رسانههای پاکستان و رسانههای جریان اصلی جهانی کوچکترین توجهی به این نسلکشی آشکار داشته باشند.
نیروهای پلیس و امنیتی بهشدت با مردم بلوچ برخورد میکنند، فقط کافی است یک شخص بلوچ باشد، چه یک فرد معمولی، چه معلم، چه روزنامهنگار و یا فعال حقوق بشر، با حمل کردن اسم بلوچ، به چشم "مجرم" دیده میشود و با فرد به گونهای رفتار میشود که گویی خطری بالذاته است. نقض حقوق بشر و سواستفاده از قدرت در بلوچستان به اشکال مختلف از جمله، تفتیش و بازداست، شکنجه و آزار فیزیکی، تجاوز، آدمربایی و ناپدیدشدن اجباری صورت میگیرد. محل نگهداری فرد ربودهشده هرگز در اختیار خانواده فرد قرار نمیگیرد، مقامات حتی از پذیرش عمل آدمربایی یا بازداشت خودداری میکنند.