Смотреть в Telegram
تنهایی پر هیاهو
تنهایی پر هیاهو
°• میدانی کی فهمیدم عشق میان من و تو ،راه به جایی نمی برد؟ آن زمان که بعد از هر دیدارمان، خسته و دلتنگ بودم آنچنان که قبل از بازگشت به خانه در کافه ای می نشستم و بنا به فصل فنجانی قهوه یا ظرفی بستنی خودم را میهمان میکردم و از کتابی که همیشه در کیف دارم میخواندم…
من،
فکر میکردم تو خانهام هستی، که از تمام زخمها و جنگها به تو باز میگردم،
اما تو خودت جنگ بودی...
بزرگترین و بیرحمترین جنگِ من.
○
°•
@baharestan66
Поделиться
Telegram Center
Канал
Присоед.