ما اخراجشدگان
روایت پگاه و سینا
ما، زوجی دانشجو و اجارهنشین هستیم. طبیعتا معتقدیم به عنوان شهروند، حق دسترسی به مسکن، از جمله حقوق بدیهی ما محسوب میشود. اما حس تحقیر، پسزدگی، و ناامیدی تنها تجربهای بود که از جستجوی خانه در ایران نصیب ما شد. بهنظر میرسد نگاه سنگین به مستأجر و بیمقدار جلوه دادن حداکثر مبلغی که وی میتواند صرف پرداخت اجاره کند، به یکی از اصول مقدس همهی بنگاههای مشاور املاک برای رسیدن به درآمد بیشتر بدل شده است. شیوهی برخوردی که ما را مصمم ساخت برای اجتناب از مواجههی بیشتر با این قشر به پلتفرمهای آنلاین جستجوی خانه پناه ببریم.
از قضا آنچه نمیدانستیم این بود که این پلتفرمها در فقدان هرگونه نظارت، خود به جولانگاه مالکین و مشاورین املاک بدل شده است و بهآنها فرصتی بیبدیل برای ملتهب کردن بازار، ایجاد تقاضای کاذب و بالابردن قیمتها بخشیده است. جستجو در فضای مجازی، ما را به سمت خانه-دامهایی کشاند که محال بود در شیوه سنتی با آنها مواجه شویم. خانهای در مرکز شهر که بعد از مراجعه فهمیدیم بخشی از آن را میبایست با تعدادی مرد که در اتاقی در حال استراحت بودند مشارکتا استفاده کنیم، واحدی در طبقه چهار که خوشبینانه تنها چند ساعت در نیمههای شب آب در لولههایش جریان داشت، و تک اتاقی زیرپلهای در محلهای غیررسمی میان کوههای غرب تهران که مالکش معتقد بود ملکش چیزی کم از املاک مرکز شهر ندارد. و همه اینها بهلطف امکانات فضای مجازی بهسادگی روزانه دهها بازدیدکننده از اقصی نقاط شهر به سمت خود جلب میکنند و ویروس گرانی را به جان محلات انداخته و شانس مردم محل برای چانهزنی و اجاره مسکنهای موجود به نرخی معقول را از بین میبرند.
ما نهایتا توانستیم در کرج خانهای اجاره کنیم. اما مشکل ما حل نشد. بازار مسکن با تدابیر جدیدتر و گرانی بیشتر پشت درب خانه انتظار میکشد. آیا پاسخی به معضل افزایش نرخ اجاره، قیمت دسترسی به زمین و مسکن در ایران وجود دارد؟ آیا صدای مستاجران شنیده میشود؟ چرا آنها تشکلی برای مطالبهی حقوق خود ندارند
؟
#حق_مسکن
#حق_برشهر