چند واژه ی تبری
#هِپراز( فعل )از مصدر هپراشتن برافراشتن چیزی، همان افراشتن پارسی
چو ر دیفار کَش هپراشته
چوب را کنار دیوار برافراشت
#وی یاز( ویاز) /
وی یاس (ویاس)
کش دادن وکشیدن چیزی
(خمیر ر ویاس هادا)
خمیر را کشید کِش داد
#دسپوته (فعل )از مصدر سپوختن پهلوی سپوج
دسپوته
(کَمل ر کیسه ی دله دسپوته)
کاه را بزور در کیسه جاداد
دسپوج /فعل امر جا بده به زور
کسی که غذا را به زور در دهان جا میدهد. وتند غذا می خورد
به کنایه می گویند
"سوجنه سپوجنه"
میسوزد وغذا را به زور در دهان جا می دهد
شهر زیبـای من بابلسـر
https://t.me/joinchat/AAAAADvMPliv32nF4DDcWQ