باران میبارد
درست مثل آن روز که راهی شدی
و من یاد اشکهایم می افتم که قطرهای باران را شرمنده کرده بود
یاد آن لبخند مصنوعی که روی صورتم زار میزد
و این حسرت همیشگی که چرا آن روز فراموش کرده بودم
باران لحظه ای بود که باید تورا از خدا آرزو میکردم
و باز هم باران ... تا دیر نشده آرزو کنید
#نفیسه_نوربخششهرزیبای من بابلسر
🎀 @BABOLSARIHA 🎀